responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى    جلد : 1  صفحه : 304

درباره آيه‌ «لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ[1]؛ ديدگان، او را درك نمى‌كنند» يعنى چشمان آدميان را ياراى ديدن او نيست». گويد: «مقصود نفى در اين جهان است كه با امكان رؤيت در آخرت منافاتى ندارد، زيرا رؤيت چهره حق از بهترين لذّت‌ها است كه براى جهان برتر اندوخته شده. يا آن كه مقصود نفى رؤيت كفّار است كه از ديدار حق محرومند»[2].

ولى پيش از اين يادآور شديم كه «نظر» در آيه مورد بحث به معناى نظر داشتن (چشم‌داشت) مى‌باشد نه نظر افكندن (نگاه كردن) و اين همان معناى انتظار داشتن را مى‌رساند كه در استعمال رايج عرب به كار مى‌رود و با حرف «إلى» نيز قرين مى‌گردد.

شاعر عرب «جميل بن معمّر» گويد:

«و إذا نظرت إليك من ملك‌

و البحر دونك زدتنى نعما؛

هنگامى كه به تو- كه پادشاه هستى- چشم مى‌دارم و در كنار تو دريايى باشد، مرا از نعمت‌هاى خويش فزونى بخشى».

ديگرى گويد:

«إنّي إليك لما وعدت لناظر

نظر الفقير إلى الغنيّ الموسر؛

با توجّه به وعده تو به سوى تو چشم دارم همانند بى‌نوايى كه به سوى توانگر ثروتمندى چشم دارد».

زمخشرى در تفسير آيه، زمزمه دخترك بى‌نوايى را كه در كوچه‌هاى مكه گدايى مى‌كرد، آورده كه مى‌گفت: «عيينتى نويظرة إلى اللّه و إليكم؛ چشمكان من به سوى خدا و شما مردم دوخته است»[3].

در تمامى اين موارد «نظر» به معناى چشم داشتن است و با حرف «إلى» قرين مى‌باشد. ازاين‌رو، معناى آيه بالا چنين است: در آن روز سخت و دشوار رخسارهايى فرخنده و شكوفا است، زيرا به عنايت و لطف الهى چشم دوخته‌اند؛


[1] انعام 6: 103.

[2] ر. ك: ابو الحسن اشعرى، الإبانة، چاپ حيدرآباد، ص 19- 10. همان، اللمع، ص 68- 61.

[3] ر. ك: كشاف، ج 4، ص 662. مجمع البيان، ج 10، ص 398. ابو الفتوح رازى، ج 11، ص 332. فخر رازى، ج 20، ص 227.

نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى    جلد : 1  صفحه : 304
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست