نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 276
چيزى است. آنگاه گويد: «اين
وجود عينى، تأويل ديگر وجودها شناخته شده، و مآل هر وجود ذهنى و لفظى و كتبى، همان
وجود خارجى و عينى او است».
البته
آنچه را كه ابن تيميه تأويل ناميده ديگران به عنوان «مصداق» عينى و خارجى ياد
كردهاند. و اين يك تغيير در اسم است و در مورد اصطلاح نبايد مناقشه كرد.
علّامه
طباطبايى قدّس سرّه نيز تأويل را وجود عينى خارجى مىداند، ولى نه به گونهاى كه
ابن تيميه گفته و اشتباها نام مصداق را تأويل گذارده است. به نظر علّامه ملاكات
احكام و مصالح تكاليف و رهنمودهاى شرع، تأويل آنها مىباشد، زيرا تمامى احكام و
تكاليف از آن ملاكات و مصالح واقعيه نشأت گرفتهاند. پس مآلا همه آنها به او
ارجاع مىگردد و غرض و هدف، صرفا تحقق او است. (در توضيح اين مقال، گفتارى جدا
آوردهايم.) در اينجا صرفا با تأويلى سروكار داريم كه در مورد متشابهات به كار
مىرود و معانى ديگر از مقصد ما دور است.
تشابه
شأنى (نوعى)
در
بحث تشابه يك پرسش مهم اين است كه آيا تشابه در آيات قرآن، نسبى است يا مطلق؟ آيا
متشابه بودن آيات يك واقعيّت ذاتى آيات قرآن است و اين آيات فى نفسه براى همه
متشابه است، گرچه براى دانشمندان امكان رفع تشابه فراهم است! يا آنكه اساسا، براى
ارباب بصيرت تشابهى وجود ندارد و وجود تشابه تنها براى آن دسته از مردم است كه علم
كافى ندارند؟
در
پاسخ بايد گفت: تشابه برخى از آيات نه نسبى است و نه ذاتى و واقعى، بلكه شأنى و
نوعى است. به اين معنا كه برخى آيات، به جهت محتواى بلند و كوتاهى لفظ و عبارت، زمينه
تشابه در آنها فراهم است؛ يعنى جاى آن را دارد كه تشابه ايجاد كند، زيرا تنگى و
كوتاهى قالب، موجب گرديده تا لفظ در افاده معناى مراد- كه بسيار بلند و پهناور
است- كوتاه آيد و نارسا جلوه كند. نوعا افراد، با برخورد با اينگونه موارد دچار
اشتباه و ترديد مىگردند، زيرا ظاهر عبارت نمىتواند معنا را
نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 276