نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 272
خواهد بود، لذا هر سخن و گفتارى
كه رسا و شبههناپذير باشد و مورد كجفهمى قرار نگيرد، به چنان گفتار- و حتى
كردارى- محكم گويند، يعنى مستحكم و خللناپذير.
تشابه
نيز در قرآن به دو معنا به كار رفته:
1.
همانند و يكسان بودن، چنانچه در سوره زمر مىخوانيم: «اللَّهُ
نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتاباً مُتَشابِهاً مَثانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ
جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ[1]؛
خداوند بهترين گفتار را فروفرستاده و آن نوشتهاى است [سرتاپا] يكسان و يكنواخت
[در نيرومندى بيان و استوارى گفتار]. قابل تكرار در تلاوت. آنان كه از پروردگارشان
مىهراسند، اندام بدنشان از آن به لرزه مىافتد». اين خود دليل بر آن است كه از
نزد خداوند فروفرستاده شده و سخن بشرى نيست، زيرا اگر گفتارى همانند گفتار آدميان
بود، هرآينه در آن اختلاف و دگرگونى به چشم مىخورد «وَ لَوْ
كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً كَثِيراً»[2].
2.
شبههانگيز بودن، چنانچه گفتار يا كردارى- بر اثر احتمالاتى چند- شبهه برانگيز
باشد و مقصود پنهان گردد. در سوره بقره آمده: «إِنَّ
الْبَقَرَ تَشابَهَ عَلَيْنا»[3].
گاوى كه دستور ذبح آن صادر گشته اكنون براى ما- بنى اسرائيل- مايه شبهه گرديده
روشن نيست كه مقصود، كشتن يك گاو معمولى است يا آن كه در پس پرده اين دستور، رازى
نهفته كه ما از آن آگاهى نداريم.
در
آيه 7 سوره آل عمران «متشابهات» به همين معنا به كار رفته است. برخى آيات، بر اثر
وجوه محتمله، ظاهرى شبههانگيز به خود يافته، دستخوش كجانديشان قرار گرفته تا با
تأويل بردن آنها مايه فتنه گردند و مردم سادهلوح را از راه بهدر برند.
تشابه،
به همين معناى دوم، مورد بحث ما است:
تشابه
از ريشه «شبه» اسم مصدر، به معناى «مثل و همانند» يا «شبه» مصدر، به معناى همانند
بودن گرفته شده است، كه اين همانندى مايه شبهه گردد، زيرا حقيقت پنهان گرديده، حق
و باطل به هم آميخته مايه اشتباه حق به باطل شده است، لذا يك گفتار يا يك كردار
حقگونه بهصورت باطل جلوهگر گرديده است.