نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 266
عقوبت الهى را وقعى نمىنهند،
هرگز مستوجب گذشت و رأفت اسلامى نيستند.
لذا
دستور گذشت در اين آيه صرفا به جهت ضعف موضع مسلمانان بوده كه بايد رعايت
مىكردند. موقعى كه جامعه اسلامى شوكت و قدرت خود را يافت، اذن در قتال صادر شد:
«أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلى
نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ؛ به كسانى كه جنگ بر آنان تحميل شده، رخصت
[جهاد] داده شده است، چرا كه مورد ظلم قرار گرفتهاند و البته خدا بر پيروزى آنان
سخت تواناست»[1]. سپس
دستور مقابله آمد و آيه «حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتالِ؛
مؤمنان را به جهاد برانگيز»[2]. و نيز
آيه «فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدى عَلَيْكُمْ؛
همان گونه كه بر شما تعدى كرده، بر او تعدى كنيد»[3].
و آيه «فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ؛
مشركان را هر كجا يافتيد بكشيد»[4] صدور
يافت.
تمامى
اين آيات در سورههاى مدنى است.
همچنين
در رويارويى با يهود مدينه ابتدا دستور گذشت آمد، ولى در عين حال مشخص نموده كه
اين گذشت موقّت است «فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا حَتَّى يَأْتِيَ
اللَّهُ بِأَمْرِهِ؛ پس عفو كنيد و درگذريد، تا خدا فرمان خويش را
بياورد»[5]. ولى پس
از قدرت يافتن اسلام و توسعه يافتن توطئههاى يهود پيرامون مدينه دستور جنگ با
آنان صادر گشت تا هنگامى كه خفّت جزيه دادن را بپذيرند «حَتَّى
يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَ هُمْ صاغِرُونَ؛ تا با
[كمال] خوارى به دست خود جزيه دهند»[6]. برخى اين
گذشت را بر روح تسامح دينى حمل كردهاند، كه بايد روح گذشت و چشمپوشى بر مسلمانان
حاكم باشد، لذا آيات صفح را منسوخ نمىدانند[7].
ولى همان گونه كه متذكر شديم، گذشت در مقابل بىشرمى دشمن غدّار، يك گونه سازش و
تساهل بشمار مىرود كه با روح عزت اسلامى منافات دارد، مگر آن كه موقعيّت ايجاب
كند تا آمادگى لازم فراهم گردد.
اين
گونه آيات را با عنوان «نسخ مشروط» مطرح ساختيم، بدين جهت كه آيات