نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 197
مخالفت بزرگان با قرّاء
استوارترين
دليلى كه ما را بر عدم اعتراف ائمه پيشين به تواتر قرائتها راهبرى مىكند، مخالفت
آنان با بسيارى از قرّاء معروف و حتى قرّاء سبعة است. چگونه يك مسلمان محافظهكار
جرأت مىكند قرائت متواتر از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله را مورد انكار قرار
دهد؟
امام
احمد بن حنبل با بسيارى از قرائتهاى حمزه مخالفت مىنمود و از خواندن نماز با
امام جماعتى كه حمد و سوره را به قرائت حمزه مىخواند پسند نداشت. اگر قرائت حمزه
كه يكى از قرّاء سبعة است متواتر از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله باشد و پيامبر
به همين نحو قرائت كرده و به تواتر قطعى به حمزه رسيده است، چه كسى مىتواند آن را
ناپسند بداند؟
ابو
بكر بن عياش مىگفت: «از نظر ما قرائت حمزه، بدعت است». ابن دريد مىگويد: «من
علاقهمند بودم كه قرائت حمزه را در كوفه ممنوع كنم». ابن المهدى گفته است: «اگر
من قدرت داشتم بدن كسانى را كه قرآن را بر وفق قرائت حمزه مىخوانند، داغ
مىكردم». يزيد بن هارون نيز نسبت به قرائت حمزه كراهت شديدى داشت[1].
دانشمندان
نحو و ادب در مورد غلط بودن بسيارى از قرائتهاى قرّاء بزرگ سخنانى دارند. مبرّد
با قرائت حمزه كه «الأرحام» را مجرور و «مصرخى» را به كسر ياء خوانده مخالفت كرده
است. ابن عصفور، قرائت ابن عامر را كه آيه: «قَتْلَ أَوْلادِهِمْ
شُرَكاؤُهُمْ»[2] را
به رفع «قتل» و نصب «أولادهم» و جرّ «شركاؤهم» خوانده است، مخالف قواعد مىداند[3].
فارسى نيز قرائت ابن عامر را نسبت به «ارجئه» غلط تلقى كرده است[4]،
كه در اين باره در جاى خود به تفصيل سخن گفته شد[5].
آيا
مسلمانى جرأت مىكند با قرائتى كه متواتر از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله است
مخالفت ورزد و يا نسبت غلط بدهد؟! هرگز چنين نيست. اينان با قرائت متواتر از
پيامبر مخالفت