نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 187
بنبإ فتثبّتوا» و در قرائت
ديگران «... فَتَبَيَّنُوا»[1]. ابن عامر و كوفيون خواندهاند:
«نُنْشِزُها
...»[2] و
ديگران «ننشرها ...»[3]. ابن عامر
و حفص خواندهاند: «وَ يُكَفِّرُ عَنْكُمْ ...»[4] و
ديگران «نكفّر ...»[5]. ابن
سميقع: «فاليوم ننحّيك ببدنك» و ديگران «... نُنَجِّيكَ ...»[6]
خواندهاند[7].
كوفىها-
جز عاصم- «لنثوينّهم من الجنة غرفا» و ديگران
«لَنُبَوِّئَنَّهُمْ»[8]
خواندهاند[9].
3.
خالى بودن از علايم و حركات
در
مصاحف اوليه كلمات عارى از هرگونه اعراب و حركات ثبت مىشد. وزن و حركت اعرابى و
بنائى كلمه مشخص نبود، لذا براى خواننده غير عرب مشكل بود تا تشخيص دهد وزن و حركت
كلمه چگونه است. حتى براى كسانى كه با زبان عربى آشنا بودند دشوار بود تا بدانند
هيئت كلمه چگونه است. مثلا مشخص نبود «اعلم» فعل امر است يا فعل متكلم مضارع و
احيانا افعل التفضيل يا فعل ماضى از باب افعال.
حمزه
و كسائى آيه «قالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ»[10] را
به صيغه فعل امر خواندهاند و ديگران به صيغه فعل مضارع متكلم[11].
كما اين كه نافع آيه «وَ لا تُسْئَلُ عَنْ أَصْحابِ الْجَحِيمِ»[12] را
به صيغه نهى و ديگران به صيغه فعل مضارع مجهول خواندهاند[13].
حمزه
و كسائى آيه «و من يطّوّع ...»[14] را با
«يا» و تشديد «طا» به صورت مضارع