نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 186
عميق ميان قاريان قرآن بود. به
علت همين نارسايىها در رسمالخط مصحف بود كه برخى از پيشينيان از آن سلب اعتماد
نموده، بسيارى از موارد ابهام قرآن را غلط پنداشتهاند و از خطاكارىهاى نويسندگان
اصلى قرآن شمردهاند. چنان كه از ابن عباس روايت شده كه او آيه «وَ قَضى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ»[1] را «و وصىّ» قرائت مىكرد و مىگفت: «آيه در اصل به اين نحو بود و
بر اثر چسبيدن واو دوم به صاد، مردم آن را «قضى» خواندهاند». البته روشن است كه
در نوشتههاى اوليه نقطه نيز وجود نداشته و زمينه چنين تصورى پيش آمده است.
ابن
اشته مىگويد: «نويسنده در نوشتن كلمه «و قضى» مركب زياد به كار برده و در نتيجه
واو به صاد چسبيده است»[2] و نيز از
ابن عباس روايت شده است كه «آيه 31 از سوره رعد را به اين نحو مىخواند: «أ فلم
يتبيّن الّذين آمنوا». به او گفته شد در مصحف «أ فلم ييأس» آمده است، ولى او گفت:
گمان مىكنم نويسنده اشتباه كرده، دندانههاى حروف را درست ننوشته است»[3].
بايد توجه داشت كه در نوشتههاى پيشين به جاى الف- در وسط كلمه- دندانه
مىگذاردند. لذا «ييئس» با «يتبيّن» جز در شماره دندانهها در نوشتن چندان تفاوتى
نداشت.
2.
بىنقطه بودن حروف
يكى
از عواملى كه در قرائت قرآن مشكلات فراوانى ايجاد نمود، بىنقطه بودن حروف معجمه
(نقطهدار) و جدا نساختن آن از حروف مهمله (بىنقطه) بود. لذا ميان «س» و «ش» در
نوشتن هيچ فرقى نبود. همچنين ميان «ب»، «ت» و «ث»؛ «ج»، «ح» و «خ»؛ «ص» و «ض»؛ «ط»
و «ظ»؛ «ع» و «غ»؛ «ف» و «ق»؛ «ن» و «ى» تفاوتى وجود نداشت. خواننده بايد با دقت
در معناى جمله و تركيب كلامى تشخيص مىداد كه حرف موجود، جيم است يا حا و يا خا.
همچنين حرف مورد نظر با است يا تا و ثا، نون است يا يا.
از
اين جهت در سوره حجرات در قرائت كسائى آمده است: «إن جاءكم فاسق