نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 185
ابن فليح «إلفهم» با اثبات همزه
و اسقاط يا و سكون لام قرائت كرده و هريك از قرّاء به علت نارسايى رسمالخط، اين
كلمه را به نحوى عجيب خوانده است.
همچنين،
گاه تنوين را به شكل نون مىنوشتند و نون را به صورت الف. مثلا «لنسفعن»[1]
به صورت «لَنَسْفَعاً»، و آيه «و ليكونن من الصّاغرين»[2]
به شكل «ليكونا ...» نوشته مىشد. به عبارت ديگر الف تنوين را به جاى نون تأكيد
خفيفه به كار مىبردند.
ازاينرو
آيه «و إذن لآتيناهم من لدنّا أجرا عظيما»[3]
را به صورت «اذا» نيز نوشتهاند[4].
در
رسمالخط ابتدايى آن زمان، همچنين واو و يا بدون هيچ علتى حذف مىشد.
كه
خود يكى از مهمترين عوامل ابهام و اشكال و اختلاف در قرائت، بلكه در تفسير، به
شمار مىآمد. مثلا در آيه «و صالحوا المؤمنين»[5]
واو از «صالحوا» حذف و به صورت «وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِينَ»
نوشته شده. لذا معلوم نبود كه اين كلمه مفرد است يا جمع مضاف[6].
گاه
نيز الف از «عاداً الْأُولى»[7]
حذف مىگرديد، و به صورت «عاد الأولى» نوشته مىشد و در نتيجه خواننده نمىدانست
كلمه «عاد» فعل است يا اسم[8]. در برخى
مصاحف به «جاءنا»[9] الف اضافه
مىشد و به صورت «جاءانا» در مىآمد كه روشن نبود اين كلمه مفرد است يا تثنيه[10].
همچنين در پى بسيارى از واوهاى آخر كلمه (لام الفعل) الف گذارده مىشد و اين تصور
پيش مىآمد كه اين واو علامت جمع است و از طرف ديگر، الف را از واو جمع حذف
مىنمودند. مثالهايى از مورد اول: «انّما اشكوا بثّى»، «فلا يربوا»، «نبلوا
اخباركم»، «ما تتلوا الشياطين». و از مورد دوم: «فاءوا»، «جاؤو»، «تبؤو الدار»،
«سعو» و «عتو» و ...
خلاصه،
اينگونه نارسايىها در رسمالخط مصاحف اوليه- كه هنوز هم باقى است- مشكلات بسيارى
به بار آورد، از جمله اين مشكلات بروز اختلافات بسيار