نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 184
اينگونه نارسايىها در اين
مصحف وجود داشته باشد؟ او گفت: «أرى فيه لحنا؛ خطاى نوشتارى در آن مىبينم». به او
گفتند: «أ فلا نغيّره؛ آيا آن را تغيير ندهيم؟» گفت: «نه، ديگر دير شده است، عرب
خود با زبان فطرى خود آن را استوار مىخواند»، ولى فكر نمىكرد كه در آينده
ملتهاى مختلف با زبانهاى مختلف بايد اين قرآن را بخوانند و سليقه عربى اصيل را
حتى خود عرب نيز در روزگاران بعد نخواهند داشت[1].
به
هر جهت عوامل اختلاف مصاحف حتى پس از يكسان شدن آنها بسيار است. در ذيل به برخى
از مهمترين عوامل اشاره مىشود:
1.
ابتدايى بودن خط
خط
در جامعه عربى آن روز در مراحل ابتدايى خود بود، اصول كتابت استوار نشده و مردم
عرب فنون خط و روش نوشتن صحيح را نمىدانستند؛ و بسيارى از كلمات را به مقياس تلفظ
مىنگاشتند. امروزه، هنوز آثارى از آن نحوه كتابت در رسمالخط باقى مانده است. در
آن رسمالخط، كلمه به شكلى نوشته مىشد كه به چند وجه قابل خواندن بود؛ نون آخر
كلمه را به شكلى مىنوشتند كه با «ر» فرقى نداشت و نيز شكل «و» با «ى» يكى بود. چه
بسا «م» آخر كلمه به شكل «و» و «د» را به صورت كاف كوفى و عين وسط را به شكل «ه»
مىنوشتند. گاهى حروف يك كلمه را جدا از يكديگر مىنگاشتند. «ى» را از كلمه جدا
مىكردند، مانند «يستحىى» و «نحىى» و «احىى» يا اين كه «ى» را حذف مىكردند.
چنانكه «ايلافهم» به شكل «إلافهم» نوشته مىشد كه خود براى خواننده ايجاد اشكال
مىكرد. لذا برخى از قرّاء لفظ اخير را همان گونه كه نوشته شده- بدون يا-
خواندهاند، از جمله ابو جعفر را مىتوان نام برد كه آيه
«لِإِيلافِ قُرَيْشٍ»[2] را
با حذف همزه و اثبات «يا» «ليلاف قريش» و آيه
«إِيلافِهِمْ رِحْلَةَ الشِّتاءِ وَ الصَّيْفِ»[3] را
با حذف «يا» و اثبات همزه «إلافهم» مىخواند[4].