نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 171
به گونهاى كه هماكنون متداول
است، رسانيد.
با
گذشت زمان خط كوفى- بر خلاف خط نسخ- سير قهقرايى داشت. اين خط حدود دو قرن رواج
داشت، سپس از ميان رفت و از آن پس مصحفها با خط زيباى نسخ نوشته مىشد[1].
اول
كسى كه نقطه را در مصحف به كار برد
خطى
را كه عربها از سريانى و نبطى اقتباس كردند بدون نقطه بود و خطوط سريانى تا امروز
نيز بدون نقطه است. عربها تا نيمه قرن اوّل، خطوط اقتباسى را بدون نقطه
مىنوشتند. از اين پس خط عربى دوره جديد خود را آغاز مىكند.
دورهاى
كه نقطه و علايم حركات كلمه وارد خط مىشود. زمانى كه حجاج بن يوسف ثقفى از جانب
عبد الملك بن مروان (86- 75) حاكم عراق بود، مردم با كار برد نقطه آشنا شدند و
حروف نقطهدار را از بىنقطه مشخص ساختند. اين كار بهوسيله يحيى بن يعمر و نصر بن
عاصم، شاگردان ابو الاسود دئلى متداول گرديد[2].
علت
اين عمل وجود «موالى»[3] بود كه در
اين زمان تعداد آنان رو به گسترش نهاده بود و سرزمين اسلامى پر بود از كسانى كه با
لغت عرب بىگانه بودند. برخى از آنان در زمره دانشمندان و قرّاء به شمار مىآمدند،
در حالى كه زبان آنان عربى نبود و ناگزير انحرافاتى در تلفظ آنان وجود داشت.
ازاينرو تغييراتى در قرائت رخ مىداد كه جامعه اسلامى را نگران ساخت.
ابو
احمد عسكرى[4] گزارش
مىدهد: مردم چهل و اندى سال تا زمان عبد الملك بن مروان با قرآن عثمانى سر و كار
داشتند. سپس تغييرات فراوانى در قرائت آن رخ
[1] ر. ك: دائرة المعارف القرن العشرين؛ ج 3، ص 621.
جرجى زيدان؛ تاريخ تمدن اسلامى، ج 3، ص 60- 58 ابن خلدون؛ المقدمة؛ ص 421- 417.
خليل يحيى النامي؛ اصل الخط العربي؛ ج 3. تركى عطية بخط العربي الاسلامي؛ ص 22.
عبد الفتاح عباده؛ انتشار الخط العربي؛ ص 15- 13. ناجي المصرف، مصور الخط العربي؛
ص 338. محمد طاهر الملكي الكردي؛ تاريخ الخط العربي و آدابه؛ ص 54.
[2] دائرة المعارف القرن العشرين؛ ج 3، ص 722. مناهل
العرفان؛ ج 1، ص 400- 399. تاريخ القرآن؛ ص 68.
[3] موالى به كسانى مىگويند كه غير عرباند و در ميان
عرب با آنان پيوند دارند.