نام کتاب : صحابه از منظر اهل بيت نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 39
گرداند و تا
اواخر خلافت عثمان، در كمال احترام، نزد اهل نفاق زيست.
عايشه
خطاب به مروان مىگويد: «أمّا أنْتَ يا مروانُ، فأشْهَدُ أنَّ رسول
الله صلى الله عليه و آله لَعَن أباك و أنت في صُلبه»؛ «اما تو
اى مروان، گواهى مىدهم كه پيامبر صلى الله عليه و آله پدرت را- در حالى كه تو
هنوز در صلب او بودى- لعن كرد.»
عبدالله
بن عمرو بن العاص مىگويد: نزد پيامبر بودم كه فرمود: «اكنون مرد لعينى وارد
مىشود.» همان لحظه، حكم بن ابى العاص وارد شد.
در
سبب لعن و نفرين پيامبر نسبت به حكم نوشتهاند: علاوه بر جاسوسى و افشاى اسرار
سياسى، همواره پيامبر را با رفتارهاى ناهنجار تمسخر مىكرد. گاه راه رفتن پيامبر
صلى الله عليه و آله را- كه به سبب پيرى، به سختى راه مىرفت- تقليد مىكرد و به
دنبال ايشان، لنگان لنگان راه مىرفت و موجب تمسخر حضرت مىگرديد. نوشتهاند: گاه
كه پيامبر در خانه يكى از زوجات خود خلوت داشت، از ديوار خانه بالا مىرفت، سر
مىكشيد و شكلك در مىآورد. وقتى پيامبر او را ديد، فرمان تبعيدش را صادر كرد و
فرمود: «اميدوارم همواره ناهنجار و لنگان باشى.» حَكَم تا آخر عمر پليدش، زشت منظر
و در راه رفتن، لرزان و مورد مسخره ديگران شد.