«متقارب»
آن است كه: از جهت سجع در تمام اقسام پنجگانه، توافقشان و تماثلشان فقط به واسطه
حروف متقاربه باشد، نه تماثل حقيقى؛ مانند: مثل آخرى از سوره صافات. و مانند قوله
تعالى: ق* وَ الْقُرْآنِ الْمَجِيدِ* بَلْ عَجِبُوا أَنْ جاءَهُمْ
مُنْذِرٌ مِنْهُمْ، فَقالَ الْكافِرُونَ هذا شَيْءٌ عَجِيبٌ[2].
مهم
اين است، كه فواصل بر اساس اقتضاى نياز طبيعى معانى به الفاظ، خيلى آسان و روان
بوده و الفاظ تابع و پيرو معانى باشد، بدون اينكه در آن تكلّف و بىرويّگى باشد،
به طورى كه معانى، تابع الفاظ گردد و به گرد وجود آن بگردد.
و
قسم اوّل كه گوياى رفعت و برترى سطح فرهنگ و زيبايى بيان است، در قرآن جز اين راه
و روش نيامده است؛ به دليل علوّ رتبه قرآن در فصاحت، چنانچه «بدر الدين زركشى»
گفته است[3].
7-
توأم:
«توأم»
نيز نوع ديگرى است كه «ابن ابى الاصبع» آن را به نام «توأم» ناميده است. و آن
عبارت است از اينكه: كلام بر مبناى دو فاصله در قالب بيان ريخته شده باشد، به طورى
كه هريك از آن دو، صلاحيت و شايستگى مقطع و آخر كلام شدن را داشته باشد؛ مانند
قوله تعالى: