نام کتاب : تناسب آيات نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 85
و اين بيان
و استدلال، تازه علاوه بر آن است كه سجع در قرآن بالفعل واقع شده و وقوع آن، بهترين
شاهد و گواه بر امكان يك چيز است به اتفاق همه عقلاى عالم.
و
از جمله نمونه آن، قول خداى تبارك و تعالى: بِرَبِّ هارُونَ وَ مُوسى[1] در
سوره «طه» است. وگرنه هيچ دليلى، جز رعايت سجع، جهت تقديم اسم هارون- كه مفضول
است- بر اسم موسى- كه فاضل است- وجود ندارد. و آن همان «الف مقصوره» در آخر كلمه
«موسى» است.
و
به همين دليل در سوره شعراء چون فواصل آيات، همهشان با نون بوده، موسى را جلوتر و
هارون را به دنبال او آورده و فرمود: رَبِّ مُوسى وَ هارُونَ[2].
سپس
«ابو بكر باقلانى» مىگويد: اين كه ذكر كردهاند نادرست است؛ زيرا اگر قرآن كريم
مسجّع بود، مىبايست بر طبق اسلوب كلام عرب باشد. و در اين صورت ديگر اعجازى
نمىداشت و صحيح نبود كه بگوييم: قرآن معجزه است؛ زيرا كلام مسجّع همان است كه
كاهنان با آن آشنا بوده و بر آوردن آن قدرت داشته و دارند و مىتوانند مثل و نظير
آن را بياورند. و امّا آن مواردى كه آنان سجع پنداشتهاند، از قبيل سجع نيست، بلكه
از قبيل تفنّن در تعبير است، همانطوركه دأب و عادت قرآن است كه قصدها و مطالب را
در موارد مختلف با تعبيرهاى متفاوت بيان نمايد.
و
«ابو بكر باقلانى» در رد قول به سجع در قرآن كريم، خيلى مفصل گفتگو نموده به طورى
كه چه بسا بتوان ادّعا كرد كه اين نوع طولانى سخن گفتن در مقام