نام کتاب : تناسب آيات نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 83
تابع و پيرو
قرار دادن معانى نسبت به الفاظ است، بدون اينكه متكلم به جنبه معانى آن توجهى
مبذول دارد.
و
فواصل قرآن كريم، تماما بلا استثناء عين بلاغت و حكمت است، همانطورىكه بيان شد؛
زيرا سبك آن، نوعى قرار داده شده كه الفاظ، راه وصول و راه افهام و فهماندن معانى
است؛ معانى كه مورد احتياج متكلم است، به بهترين وجه و صورتى كه از طريق الفاظ
بدان دلالت و اشارت مىنمايد.
سجع
در كلام
و
امّا سجع در كلام، از سجع كبوتر گرفته شده است؛ زيرا كلام مسجع، جز صداهاى متشاكل
و متماثلى كه معانى، در آن مورد غفلت قرار گرفته باشد نيست، چنانكه در سجع كبوتر و
نغمههاى آن هم، جز يكمشت صداهاى شبيه بهم، چيز ديگرى نيست، كه همان «هدير»[1]
است. و معنى جمله در سجع هم همينطور است، در صورتى كه معانى به تبع الفاظ بدون
هدف و قصد عقلايى و بدون تناسب نياز بدان، آورده شود، به طورى كه غرض و هدف اصلى،
آن نبوده و يا فايدهاى بدان مترتّب نشود و در اين صورت معانى، ملاك قرار نگرفته و
كلمات و الفاظ از گنگى و نامفهوم بودن خارج نمىگردد، بلكه همانند هدير كبوتر و
بدون معنى مفهوم و گنگ خواهد بود كه جز ترجيع صوتهاى متشاكل، چيز ديگرى از آن
استفاده نمىشود[2].
[1] هدير الحمامة: زمانى گفته مىشود: هدر الحمام كه
صداى خود را در حنجره خود قرقره نموده و تكرار نمايد.