آيه
اول، در مورد بيان پرداختن اموال يتيمان به خودشان، و مخلوط نكردن اموال آنان با
اموال خود، و تبديل نمودن اموال پاك، به اموال ناپاك (حرام) بود و اينكه اموال
يتيمان را همراه اموال خود، حيف و ميل و مصرف ننمايند؛ زيرا اين كار از گناهان
بزرگ و نابخشودنى است.
به
دنبال اين دستور، مؤمنان و مقدسين از ترس گرفتار شدن به حرام، از تكفل امور
يتيمان، خوددارى مىكردند؛ زيرا در صورت مراوده و اختلاط به هر صورت اشتباه رخ
مىدهد، و دچار حرام مىشوند. و اين نتيجه قهرى اختلاط با آنان بود و اين در حالى
بود كه جنگهاى پياپى، شهداى زيادى را از مسلمانان گرفته بود، و يتيمان فراوانى در
مدينه وجود داشت. و تداخل و مسئوليت فراوانى را ايجاب مىنمود و چارهاى بايد
انديشيده مىشد.
[1] يعنى: و اموال يتيمان را پس از بلوغ، به دست آنها
بدهيد و مال بد و نامرغوب خود را به خوب و مرغوب آنها تبديل مكنيد و اموال آنان را
به ضميمه مال خود، مخوريد كه اين گناهى بس بزرگ است. اگر بترسيد كه مبادا درباره
يتيمان مراعات عدل و داد نكنيد پس آنكس از زنان را به نكاح خود آريد كه شما را
نيكو و مناسب با عدالت است؛ دو يا سه يا چهار و اگر بترسيد كه چون، زنان متعدد
گيريد راه عدالت نپيموده و به آنها ستم شود پس تنها يك زن اختيار كرده و يا چنانچه
كنيزى داريد به آن اكتفا كنيد كه اين نزديكتر به عدالت و ترك ستمكارى است.( نساء:
2 و 3).
نام کتاب : تناسب آيات نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 25