ظاهرا
هيچ تناسبى بين اين چهار آيه و سياق سوره كه در مورد اهوال و احوال قيامت نازل
گشته است، ديده نمىشود، به طورى كه سيوطى مىگويد:
يافتن
تناسب ما بين آيه اول و آيات ديگر سوره، جدّا مشكل است[2].
فخر
رازى وجوهى را جهت بيان تناسب منظور، بيان كرده است و در ضمن آن، حرفهاى بىربطى
را گفته است. قدما و علماى اماميّه را مورد تهمت و حمله قرار داده و مىگويد كه:
آنها قائل به تحريف قرآن شدهاند و اين آيه از آن قبيل است![3].
با
توجه به نزول تدريجى قرآن كريم، در فترتها و اوقات طولانى و مختلف، اشكال را به
رأسه برطرف مىنمايد و لازم به ارتكاب اين نوع تأويلات بىارزش خصوصا با اين
برخورد بسيار عجولانه و عاجزانه، و توسل نمودن به بهتان و دروغ، نسبت به شخصيتهاى
بزرگ شيعه نيست، چنانچه رئيس المشكّكين مرتكب شده است، با اينكه قول به تحريف قرآن
به اجماع مسلمين باطل و محال عقلى است، و اين بيشتر از سوى راويان و علماى اهل
سنّت وارد شده است نه شيعه[4].
[1] يعنى:( اى پيامبر!) با شتاب و عجله زبانت را به
قرائت قرآن مگشاى كه ما خود قرآن را مجموع و محفوظ داشته و بر تو فرا خوانديم و
آنگاه كه بر خوانديم تو پيرو قرآن باش.
پس از آن بر ماست كه حقايق آن را
بر تو بيان كنيم.( قيامت: 16- 19).