اين
سؤال مطرح مىگردد كه چه هماهنگى و رابطهاى بين اين جريان (اسراء از مسجد الحرام
به مسجد الاقصى) و بين دادن تورات به موسى- عليه- و حالات بنى اسرائيل، وجود دارد؟
پاسخ
اين سؤال هم از نمونه قبلى روشن است كه از نوع بديع استطرادى است به اين بيان كه:
مقصود
اصلى كلام، يادآورى بنى اسرائيل نسبت به سوء تصرفات و سوء اعمالشان در طول حيات
دينى و سياسى خويش بود. با آنكه آنان در اشرف بقاع و امكنه كره زمين، مىزيستند و
بالاترين عامل و ابزار هدايت، در دسترس آنان بود.
در
عين حال بر اثر سوء سليقه، به سرانجام بسيار بدى گرفتار شدند؛ و لذا ابتدا سير از
مسجد الحرام به مسجد الأقصى را مطرح فرمود و بدين وسيله مناسب ديد كه هتك حرمت
مقدسترين بقاع عالم را توسط فرزندان خودش كه به واسطه آن به شرف بزرگى رسيده
بودند بيان كند، تا اينكه شايد آنان بيدار شده و از شرارت
[2] يعنى: پاك و منزه است خدايى كه شبى بنده خود را از
مسجد الحرام به مسجد اقصايى كه پيرامونش را مبارك و پرنعمت ساخت، سير داد تا آيات
و اسرار غيب خود را به او بنماياند كه خدا به حقيقت شنوا و بيناست. و به موسى كتاب
تورات را فرستاديم و آن را وسيله هدايت بنى اسرائيل قرار داديم تا غير من هيچكس
را حافظ و نگهبان نگيرند.( اسراء: 1 و 2).
نام کتاب : تناسب آيات نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 23