نام کتاب : تاريخ قرآن نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 99
مردانى آگاه
همچون حذيفة بن يمان- كه رضوان خدا بر آنان ارزانى باد- پيشبينى نمىشد به حوادثى
ناخوشايند و فتنههايى بدفرجام منجر مىگرديد.
ورود
حذيفه به مدينه
وقتى
حذيفه از جنگ ارمنستان بازگشت، در حالى كه اختلاف مردم را در مورد قرآن ناپسند
مىدانست، با آن عده از اصحاب پيامبر (ص) كه در كوفه بودند، درباره حلّ اين مشكل،
قبل از آنكه جاهاى ديگر را فراگيرد، به مشورت پرداخت. نظر حذيفه اين بود كه عثمان
را بر آن دارد كه به يكى كردن مصاحف و اجبار مردم به قرائت واحد اقدام كند كه همه
اصحاب به درستى اين نظر اتفاق كردند[1] غير از
عبد الله بن مسعود. حذيفه با شتاب هرچه تمامتر، به سوى مدينه حركت كرد تا عثمان
را برانگيزد كه امّت محمّد (ص) را قبل از پراكندگى دريابد.
حذيفه
به عثمان گفت: اى خليفه مسلمين! من بدون پردهپوشى هشدار مىدهم، اين امّت را
درياب پيش از آنكه گرفتار همان اختلافى شوند كه يهود و نصارى به آن گرفتار شدند.
عثمان پرسيد: موضوع چيست؟ حذيفه گفت: در جنگ سرزمين ارمنستان شركت داشتم. در آنجا
مردم شام، قرآن را به قرائت أبى بن كعب مىخواندند كه مواردى از آن را مردم عراق
نشنيدهاند. مردم عراق از قرائت ابن مسعود تبعيت مىكردند كه در مواردى مردم شام
از آن بىاطلاع بودند و هر گروه، گروه ديگر را تكفير مىكرد.[2]
مشورت
عثمان با صحابه
اين
حوادث و نظاير آن كه سرانجام نامطلوبى داشت، عثمان را بر آن داشت كه بدان توجه كند
و به طور جدّ در تدارك آن بكوشد كه كارى بس بزرگ و پديدهاى جديد بوده است كه
هيچيك از پيشينيان به چنين كارى دست نزده بودند. بعلاوه مشكلات و موانعى در اجراى
اين كار ديده مىشد؛ زيرا نسخههاى متعددى از اين مصحفها در اطراف و اكناف منتشر
شده و در وراى هريك، رجالى از بزرگان صحابه ايستاده بودند كه ناديده گرفتن شئون
آنان در جامعه اسلامى آن روز بسى دشوار بود و چه بسا كه اينان به حمايت