responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ قرآن نویسنده : معرفت، محمد هادى    جلد : 1  صفحه : 68

مساجد، يا جمع مسجد به معناى معبد و جايگاه عبادت است كه معناى آيه بر اين فرض چنين مى‌شود: مساجد از آن خداست و كسى را با خدا نخوانيد يا جمع مسجد مصدر ميمى يعنى عبادت و پرستش است؛ يعنى پرستش جز خدا را نشايد و در مقام عبادت كسى را با خدا نام نبريد. بر هر دو فرض، ظاهر آيه از شريك قرار دادن در مقام عبادت منع مى‌كند؛ ولى طبق روايت صحيحى كه در دست داريم، معناى ديگرى نيز از آيه استنباط مى‌شود كه مسجد را شامل‌ «ما يسجد به»، (مواضع سجود) گرفته است. گروهى از مفسرين، مانند سعيد بن جبير و زجّاج و فرّاء گفته‌اند:

مساجد شامل مواضع سجود (اعضاى سبعة در حال سجود) نيز مى‌شود كه اين مواضع از آن خداست و خداوند آنها را به انسان ارزانى داشته است و نبايد براى ديگرى به كار گرفت.[1] از امام محمد تقى (ع) نيز همين تأويل آمده است: در مورد موضع قطع دست دزدى در حضور خليفه عباسى، معتصم بالله، سؤالى مطرح شد. هركس به فراخور حال خود سخنى گفت. آنگاه امام (ع) فرمودند: از بن انگشتان. از مدرك اين فتوى از امام سؤال شد. فرمودند: كف دست يكى از مواضع هفت‌گانه در حال سجود است و از آن خداست، نبايد قطع شود؛[2] زيرا عقوبت سارق بايد بر چيزى واقع شود كه از آن خود اوست.

راه يافتن به اسباب نزول‌

چون اسباب نزول از راه نقل روايت به دست مى‌آيد و متأسفانه وقايع و حوادث در گذشته ضبط نمى‌شد، بنابراين غالب روايات منقول چندان منابع قابل اعتمادى نيست، جز اندكى كه بيشتر آنها هم ضعيف السند يا متعارض و متهافت است. واحدى در اسباب النزول مى‌گويد: جايز نباشد در اسباب نزول آيات چيزى گفته شود، مگر آنكه روايت صحيح و قابل اعتمادى در دست باشد و از كسانى روايت شده باشد كه خود شاهد حوادث اتفاق افتاده آن زمان بوده باشند، نه آنكه از روى حدس و گفته‌هاى بى‌اساس، سخنى گفته باشند. سپس از ابن عباس روايت مى‌كند كه پيغمبر اكرم (ص) فرمود: از نقل حديث بپرهيزيد مگر بدان علم و شناخت صحيح داشته باشيد؛ زيرا هركس بر من و قرآن‌


[1] . رجوع كنيد به: تفسير طبرسى؛ ج 10، ص 372.

[2] . وسائل الشيعة؛ ج 18، ابواب حد السرقة، باب 4.

نام کتاب : تاريخ قرآن نویسنده : معرفت، محمد هادى    جلد : 1  صفحه : 68
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست