responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ قرآن نویسنده : معرفت، محمد هادى    جلد : 1  صفحه : 37

خوشحال شدند و كراهت داشتند كه با اموال و جانهاى خود در راه خدا جهاد كنند و (به يكديگر و به مؤمنان) گفتند: «در اين گرما (به سوى ميدان) حركت نكنيد» ...).

«وَ جاءَ الْمُعَذِّرُونَ مِنَ الْأَعْرابِ لِيُؤْذَنَ لَهُمْ وَ قَعَدَ الَّذِينَ كَذَبُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ ...»،[1] (و عذرآورندگان از اعراب (نزد تو) آمدند كه به آنها اجازه (عدم شركت در جهاد) داده شود و آنها كه به خدا و پيغمبرش دروغ گفتند بدون هيچ عذرى در خانه خود نشستند ...).

«وَ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً وَ كُفْراً وَ تَفْرِيقاً بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَ إِرْصاداً لِمَنْ حارَبَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ ...»،[2] (گروهى ديگر از آنها، كسانى هستند كه مسجدى ساختند براى زيان (به مسلمانان) و (تقويت) كفر و تفرقه‌افكنى ميان مؤمنان و كمين گرفتن كسى كه پيش از آن با خدا و پيامبرش مبارزه كرده بود ...).

«مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى‌ نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدِيلًا»[3] (در ميان مؤمنان مردانى هستند كه بر سر عهدى كه با خدا بستند صادقانه ايستاده‌اند بعضى پيمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشيدند) و بعضى ديگر در انتظارند؛ و هرگز تغيير و تبديلى در عهد و پيمان خود ندادند).

«قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّتِي تُجادِلُكَ فِي زَوْجِها وَ تَشْتَكِي إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ يَسْمَعُ تَحاوُرَكُما ...»،[4] (خداوند سخن زنى را كه درباره شوهرش به تو مراجعه كرده بود و به خداوند شكايت مى‌كرد شنيد (و تقاضاى او را اجابت كرد)؛ خداوند گفتگوى شما را با هم (و اصرار آن زن را درباره حل مشكلش) مى‌شنيد ...).

اين قبيل آيات در قرآن بسيار است كه از گذشته خبر مى‌دهد و اگر نزول آن در شب قدر (اولين شب قدر) بوده باشد، بايد به صورت مستقبل (آينده دور) بيايد وگرنه سخن، از حالت صدق و ظاهر حقيقت به دور خواهد بود؛ زيرا اين آيات ناظر به حوادث و نيازهايى است كه بعدا به وجود آمده و در اثر آن پيشامدها پاسخهاى مناسب داده شده است. اگر تمام آن آيات در يكجا نازل شده باشد معنايش اين است كه هنوز چيزى اتفاق نيفتاده و حوادثى به وقوع نپيوسته است و قرآن خبر مى‌دهد كه چنين شده است. در اين صورت بايد بگوييم قرآن قصد جدى از آن كلمات نداشته است و خدا از اين نسبت منزه است.

علاوه بر استدلال مذكور در قرآن، آيات ناسخ و منسوخ، عام و خاص، مطلق و


[1] . توبه، 90.

[2] . توبه، 107.

[3] . احزاب، 23.

[4] . مجادله، 1.

نام کتاب : تاريخ قرآن نویسنده : معرفت، محمد هادى    جلد : 1  صفحه : 37
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست