responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ قرآن نویسنده : معرفت، محمد هادى    جلد : 1  صفحه : 36

شده باشد، مگر آنكه به تأويل دست بزنيم. در قرآن از گذشته‌اى خبر مى‌دهد كه نسبت به اولين شب قدر، آينده دور محسوب مى‌شود؛ براى مثال:

«وَ لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَ أَنْتُمْ أَذِلَّةٌ ...»،[1] (خداوند شما را در «بدر» يارى كرد (و بر دشمنان خطرناك پيروز ساخت) در حالى كه شما (نسبت به آنها) ناتوان بوديد ...).

«لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ فِي مَواطِنَ كَثِيرَةٍ وَ يَوْمَ حُنَيْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْكُمْ شَيْئاً وَ ضاقَتْ عَلَيْكُمُ الْأَرْضُ بِما رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّيْتُمْ مُدْبِرِينَ ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلى‌ رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ أَنْزَلَ جُنُوداً لَمْ تَرَوْها ...»،[2] (خداوند شما را در جاهاى زيادى يارى كرد (و بر دشمن پيروز شديد) و در روز حنين (نيز يارى نمود) در آن هنگام كه فزونى جمعيتتان شما را مغرور ساخت، ولى (اين فزونى جمعيت) هيچ به دردتان نخورد و زمين با همه وسعتش بر شما تنگ شد سپس پشت (به دشمن) كرده، فرار نموديد. سپس خداوند «سكينه» خود را بر پيامبرش و بر مؤمنان نازل كرد و لشكرهايى فرستاد كه شما نمى‌ديديد ...).

«إِلَّا تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ثانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُما فِي الْغارِ إِذْ يَقُولُ لِصاحِبِهِ لا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَ أَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْها وَ جَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُوا السُّفْلى‌ وَ كَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيا وَ اللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ»،[3] (اگر او را يارى نكنيد خداوند او را يارى كرد (و در مشكل‌ترين ساعات او را تنها نگذاشت) آن هنگام كه كافران او را (از مكه) بيرون كردند، در حالى كه دومين نفر بود (و يك نفر بيشتر همراه نداشت) در آن هنگام كه آن دو در غار بودند و او به همراه خود مى‌گفت «غم مخور خدا با ماست» در اين موقع خداوند سكينه (و آرامش) خود را بر او فرستاد و با لشكرهايى كه مشاهده نمى‌كرديد او را تقويت نمود و گفتار (و هدف) كافران را پايين قرار داد (و آنها را با شكست مواجه ساخت) و سخن خدا (و آيين او) بالا (و پيروز) است و خداوند عزيز و حكيم است).

«عَفَا اللَّهُ عَنْكَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ تَعْلَمَ الْكاذِبِينَ»،[4] (خداوند تو را بخشيد چرا پيش از آنكه راستگويان و دروغ‌گويان را بشناسى به آنها اجازه دادى؟

(خوب بود صبر مى‌كردى تا هر دو گروه خود را نشان دهند)).

«فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلافَ رَسُولِ اللَّهِ وَ كَرِهُوا أَنْ يُجاهِدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ قالُوا لا تَنْفِرُوا فِي الْحَرِّ ...»،[5] (تخلف‌جويان (از جنگ تبوك) از مخالفت با رسول خدا


[1] . آل عمران، 123.

[2] . توبه، 25 و 26.

[3] . توبه، 40.

[4] . توبه، 43.

[5] . توبه، 81.

نام کتاب : تاريخ قرآن نویسنده : معرفت، محمد هادى    جلد : 1  صفحه : 36
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست