responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ قرآن نویسنده : معرفت، محمد هادى    جلد : 1  صفحه : 20

رسولى مگر با دلايل روشن و نشانه‌هاى آشكار كه خود دلالت دارد بر اينكه آنچه به او وحى مى‌شود، از جانب حق تعالى است و به چيز ديگرى نياز ندارد. هرگز ترسانده نمى‌شود و نمى‌هراسد و به خود نمى‌لرزد).

موسى (ع) در آغاز بعثت مورد عنايت خاصّ پروردگار قرار گرفته، به او خطاب مى‌شود: «يا مُوسى‌ إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً وَ أَنَا اخْتَرْتُكَ فَاسْتَمِعْ لِما يُوحى‌ إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي».[1]

سپس به او دستور داده مى‌شود: «وَ أَلْقِ عَصاكَ فَلَمَّا رَآها تَهْتَزُّ كَأَنَّها جَانٌّ وَلَّى مُدْبِراً وَ لَمْ يُعَقِّبْ ...»، (و عصايت را بيفكن- هنگامى كه (موسى) به آن نگاه كرد، ديد (با سرعت) همچون مارى به هر سو مى‌دود (ترسيد و) به عقب برگشت و حتى پشت سر خود را نگاه نكرد- ...). از اين جهت مورد عتاب قرار گرفت: «يا مُوسى‌ لا تَخَفْ إِنِّي لا يَخافُ لَدَيَّ الْمُرْسَلُونَ»،[2] (اى موسى نترس كه رسولان در نزد من نمى‌ترسند). اين يك قانون كلى است. هر كه در آن جايگاه شرف حضور يافت، از چيزى خوف ندارد؛ زيرا در سايه عنايت الهى قرار گرفته و در فضايى امن و آرامش‌بخش استقرار يافته است.

براى آنكه ابراهيم خليل الرحمن (ع) آرامش و عين اليقين پيدا كند، پرده از پيش روى او بر كنار شد تا حقايق عالم ملكوت بر او مكشوف گردد: «وَ كَذلِكَ نُرِي إِبْراهِيمَ مَلَكُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ».[3]

آيا پيغمبر اسلام از اين قانون مستثنى بود تا در چنان موضع حساس و سرنوشت‌ساز به خود رها شود، به خويشتن گمان بد برد و در بيم و هراس به سر برد؟ آيا پيغمبر اسلام مقامى كمتر از مقام موسى و ابراهيم خليل داشت تا عنايتى كه خدا درباره آنان روا داشته است، درباره او روا ندارد؟

مولى امير المؤمنين (ع) درباره پيغمبر اكرم (ص) مى‌فرمايد: «و لقد قرن الله به- صلى الله عليه و آله و سلم- من لدن ان كان فطيما، اعظم ملك من ملائكته، يسلك به طريق المكارم و محاسن اخلاق العالم ليله و نهاره ...»،[4] (خداوند شبانه روز ملكى را بر او گمارده بود تا او را به كمالات انسانى رهنمون باشد ...).


[1] . طه، 11- 14.

[2] . نمل، 10.

[3] . انعام، 75.

[4] . صبحى صالح؛ نهج البلاغه؛ خطبه قاصعة، شماره 192، ص 300.

نام کتاب : تاريخ قرآن نویسنده : معرفت، محمد هادى    جلد : 1  صفحه : 20
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست