responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ قرآن نویسنده : معرفت، محمد هادى    جلد : 1  صفحه : 197

است مى‌دانسته و آيات را خود به زبان آنان ترجمه كرده است. مسلما خواندن قرآن با زبان عربى كه براى آنان قابل فهم نبوده است، نمى‌توانست در آنها مؤثر باشد؛ لذا وقتى قرآن با ترجمه آن بر آنان تلاوت شد چنان تأثيرى در جان و روان حاضرين مجلس مخصوصا نجاشى گذاشت كه گفت: به خدا قسم سخن محمد هرگز با سخن مسيح تفاوتى ندارد و گريه فراوانى كرد.

راجه «رائك مهروق»، امير منطقه رور در هندوستان، در سال 230 ه. ق از عبد الله بن عمر بن عبد العزيز، نماينده خليفه در آن منطقه، خواست تا قرآن را به زبان هندى ترجمه و براى او تفسير كند. اين كار به دست نويسنده توانايى انجام گرفت. مترجم گويد: موقعى كه در تفسير و ترجمه سوره يس به اين آيه رسيدم‌ «قالَ مَنْ يُحْيِ الْعِظامَ وَ هِيَ رَمِيمٌ قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِي أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِيمٌ»[1] و آن را به زبان سانسكريت ترجمه كردم، راجه از روى تخت بر زمين افتاد، گونه خود را بر زمين نهاد و اشك فراوان ريخت، به طورى كه زمين و صورت او از اشك چشمانش خيس شد و در حال گريه گفت: اين پروردگار معبودى است كه هرگز همانند او وجود ندارد. او پيش از اين مخفيانه مسلمان شده بود و پس از اين هم هميشه در خلوت خود با خدا راز و نياز مى‌كرد و او را عبادت مى‌نمود.[2]

در عهد سلطان منصور بن نوح سامانى (350- 365) با دستور او علماى ماوراءالنهر قرآن را به فارسى درى ترجمه كردند. اين ترجمه در قالب ترجمه تفسير محمد بن جرير طبرى (متوفاى 310) كه از بغداد براى سلطان فرستاده بودند، به انجام رسيد. در مقدمه اين ترجمه چنين آمده است:

اين كتاب تفسير بزرگ است از روايت محمد بن جرير الطبرى. ترجمه كرده به زبان پارسى و درى راه راست و اين كتاب بياوردند از بغداد چهل مصحف بود. اين كتاب نبشته به زبان تازى و به اسنادهاى دراز بود و بياوردند سوى امير سعيد مظفر ابو صالح منصور بن نوح بن نصر بن احمد بن اسماعيل. پس دشخوار آمد بر وى خواندن اين كتاب و عبارت كردن آن به زبان تازى و چنان خواست كه مر اين را ترجمه كند به زبان پارسى. پس علماى ماوراءالنهر را گرد كرد و اين از ايشان فتوا كرد كه روا باشد خواندن‌


[1] . يس، 78- 79.

[2] . مقاله صدر الافاضل؛ مجله توحيد؛ س دوم، ش 9، ص 216 و نيز رجوع كنيد به: رامهرمزى، بزرگ بن شهريار؛ عجائب الهند؛ چ ليدن، 1883 م.

نام کتاب : تاريخ قرآن نویسنده : معرفت، محمد هادى    جلد : 1  صفحه : 197
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست