نام کتاب : تاريخ قرآن نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 196
شُهَداءَ
عَلَى النَّاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيداً ...»،[1] (همان
گونه (كه قبله شما، يك قبله ميانه است) شما را نيز امت ميانهاى قرار داديم (در حد
اعتدال، ميان افراط و تفريط) تا بر مردم گواه باشيد و پيامبر هم بر شما گواه است
...). «... وَ أَنْزَلْنا
إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ
يَتَفَكَّرُونَ»،[2]
(... و ما اين ذكر [قرآن] را بر تو نازل كرديم تا آنچه به سوى مردم نازل شده است،
براى آنها روشن سازى و شايد انديشه كنند).
دليل
چهارم. غرض از فرستادن قرآن، تبيين و روشن ساختن آن براى جهانيان است، نه اينكه
صرفا تلاوت آن كنند و در اختيار گروهى خاص (مخاطبين اوليه كه عرب بودند) بوده
باشد. قرآن براى همه است و همهكس بايد بتوانند آن را درك كنند و در اختيار داشته
باشند. خداوند از زبان پيامبر (ص) چنين مىگويد: «وَ
أُوحِيَ إِلَيَّ هذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغَ ...»[3] (اين
قرآن بر من وحى شد تا شما و تمام كسانى را كه اين قرآن به آنها مىرسد، بيم دهم
...). «إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ ما أَنْزَلْنا مِنَ الْبَيِّناتِ وَ
الْهُدى مِنْ بَعْدِ ما بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتابِ أُولئِكَ
يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ يَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ»،[4]
(كسانى كه دلايل روشن و وسيله هدايتى را كه نازل كردهايم بعد از آنكه در كتاب
براى مردم بيان نموديم، كتمان كنند، خدا آنها را لعنت مىكند و همه لعنكنندگان
نيز آنها را لعن مىكنند).
سابقه
ترجمه در اسلام
قبلا
گفته شد كه پيامبر (ص) به سلمان اجازه داد سوره حمد را به فارسى ترجمه كند تا
فارسى زبانان بتوانند آن را در نماز بخوانند و كمكم عادت كنند. اين سيره پسنديده
در زمان حيات پيامبر ادامه يافت و گروهى از صحابه برخى از آيات يا قسمتى از قرآن
را براى كسانى كه تازهوارد دين اسلام مىشدند ترجمه مىكردند تا آنان را با حقايق
و معارف قرآنى آشنا سازند.
در
هجرت نخستين مسلمانان به حبشه جعفر بن ابى طالب، قسمتى از سوره مريم را، براى
نجاشى و وزرا و اعيان و شخصيتهاى حاضر در مجلس، ترجمه كرد و اين كار موجب گرديد كه
آنها به سوى دين اسلام و حقّانيت آن گرايش پيدا كنند. استاد محقق صدر الافاضل بر
اين عقيده است كه جعفر خود زبان «امهرى» را كه زبان مردم حبشه