نام کتاب : تاريخ قرآن نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 191
ايشان ترجمه
قرآن به ديگر زبانها را يكى از ضرورتهاى دعوت دينى بشمار آوردهاند و در البيان
اجمالا به شرايط آن اشاره دارند:
خداوند،
پيامبر را از آن جهت فرستاد تا راهنماى مردم باشد و او را با پشتوانه قرآن فرستاد
كه حاوى و جامع آن چيزى است كه مايه سعادت بشريت مىشود و آنان را در مدارج كمالات
صعود مىدهد. اين لطفى است از جانب خداوند كه جنبه همگانى داشته، به گروهى يا ملتى
خاص بستگى ندارد. البته اراده خداوندى به آن تعلق گرفت كه قرآن را مطابق زبان قوم
پيامبر نازل كند، با آنكه تعاليم عالى آن عام و شمولى است؛ لذا ضرورى است كه
تعاليم و مطالب حق آن را همهكس دريابد تا هدايت شود و بدون شك ترجمه قرآن يكى از
وسايل مهمّ آن هدايت شمولى است.
آرى
بايد ترجمه، تحت ضوابطى باشد: بايد مترجم به زبان مبدأ و مقصد احاطه كامل داشته
باشد؛ زيرا ترجمه هرچند استوار باشد بازهم مسئله بلاغت در كار است.
بايد
دقت شود تا أحيانا عكس مقصود ارائه نشود. پس در ترجمه قرآن بيش از هر چيز، فهم
دقيق خود قرآن شرط اساسى است. اين فهم دقيق بر سه چيز استوار است:
1.
ظهور لفظى كلام، بدان گونه كه عرب با سليقه اوليه خود آن را درك مىكرد.
2.
به كار انداختن خرد در فهم مطالب عالى قرآن كه هرگز از عقل دور نبوده است.
3.
رجوع به تفاسير سلف صالح به ويژه ائمه اطهار تا مبادا راه گزافى را طى كند.
بنابراين
مترجم بايد زمانى به ترجمه قرآن دست زند كه به مفاهيم قرآن احاطه كامل داشته باشد
تا آنكه بتواند معانى قرآن را به خوبى و با دقت تمام به زبان ديگر منتقل كند و
هرگز نبايد آراى شخصى و يكجانبه را در فهم قرآن دخالت دهد. دخالت رأى شخصى با هيچ
ضابطهاى مطابق نيست و تفسير به رأى بشمار مىرود و از اعتبار ساقط است. اگر در
ترجمه، جهات يادشده رعايت شد؛ پس جاى آن دارد كه حقايق قرآنى و معارف الهى درج شده
در آن، به ملتهاى ديگر انتقال يابد؛ زيرا قرآن براى همگان نازل شده است و سزاوار
نيست از ديگران (ملتهاى غير عرب) دريغ شود و آنان را در محروميت قرار داد. قرآن
براى همه است و همگى بايد از آن بهره ببرند.[1]
نامه
شيخ ازهر به رئيسالوزراى مصر درباره ترجمه قرآن
در
يك نامه رسمى كه رئيس أسبق دانشگاه الازهر، شيخ مصطفى مراغى، به رئيسالوزراى مصر
در سال 1355 ه. ق نوشت، چنين آمده است: