نام کتاب : تاريخ قرآن نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 187
- اگر ترجمه
جنبه ذكر و دعا داشته باشد، بنا بر تجويز دعا به غير عربى خواندن آن جايز است و
احوط ترك است.
خلاصه،
فقهاى اماميّه متفق القول خواندن ترجمه قرآن را در نماز جايز نمىدانند، و احكام
جاريه قرآن را بر ترجمه جارى نمىدانند.
رؤساى
مذاهب ديگر نيز با اماميه اتفاق رأى دارند، جز ابو حنيفه و پيروان او كه قرائت
ترجمه سوره حمد را در نماز جايز شمرده و به روايتى در اين زمينه تمسّك جستهاند:
گويند: پيغمبر اكرم (ص) به سلمان فارسى اجازه دادند تا سوره حمد را براى ايرانيان
مسلمان مقيم جزيرة العرب (يمن) ترجمه نمايد تا در نماز بخوانند و كمكم عادت كنند.[1]
گويند:
حبيب عجمى- يكى از اصحاب حسن بصرى- قرآن را در نماز فارسى مىخواند؛ زيرا زبان او
ياراى نطق به عربى را نداشت.[2]
شيخ
محمد بخّيت، مفتى ديار مصر، براى مردم «ترانسفال» فتوا صادر نمود كه در صورت عجز
مىتوانند در نماز از ترجمه استفاده كنند. او به عمل حبيب عجمى استناد كرده است.[3]
اهميت
ترجمه قرآن
ترجمه
قرآن به ديگر زبانها، به منظور آشنا ساختن ملتهاى بيگانه از زبان عرب با حقايق و
معارف قرآنى، پيوسته يكى از ضرورتهاى تبليغى بشمار مىرفته است. مبلغين اسلامى
همواره با ترجمه و تفسير آيهها و سورههايى از قرآن مردم را به راه راست هدايت
مىكردهاند و تاكنون هيچ دانشمند و فقيهى نگفته است ترجمه قرآن به ديگر زبانها،
به منظور دعوت به دين اسلام و آشنايى آنان با شريعت و حقايق قرآن، ممنوع است. بلكه
مىتوان گفت ترجمه قرآن از ديرزمان تاكنون سيره جارى دانشمندان مسلمان حتى غير
مسلمان بوده است؛ زيرا مىبايست با مردم هر قومى با زبان خودشان سخن گفت، مخصوصا
كه قرآن كتاب آسمانى دينى است كه همه ملل جهان را به اسلام دعوت مىكند و اختصاص
به ملت عرب ندارد. از سوى ديگر ملتهايى كه به زبان عربى آشنايى ندارند،