نام کتاب : تاريخ قرآن نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 186
نبوّت خاصه
بوده است.
پس
مىتوان گفت قرآن با اين سه ويژگى قوام گرفته است؛ بنابراين آيا با برگرداندن
الفاظ و عبارات قرآن به زبان ديگر مىتوان اين ويژگيها را منتقل كرد؟ اگر سعى شود
تا معنى محفوظ بماند و مفهوم در ترجمه كاملا برگردانده شود، آيا ممكن است جنبه
اعجاز آن، به ويژه اعجاز بيانى آن، در متن ترجمهشده نمودار شود؟ و آيا مىتوان
قدسيّت سخن خدا بودن قرآن را كه مايه تعبّد و تقرب است، در متن ترجمهشده نيز
نمايان ساخت؟
مسلما
انتقال معانى قرآن به همان شيوايى و رسايى كه حق تعالى بيان داشته، در ترجمه امكان
ندارد؛ بنابراين ترجمه قرآن، هرچند دقيق و عالمانه باشد، صرفا گوشه بسيار كوچكى از
قرآن را نمودار مىسازد و نمىتواند جنبه قدسيت قرآن را دارا باشد؛ زيرا ترجمه،
سخن خلق و قرآن سخن حقّ است.
با
توجه به مطالبى كه بيان شد از نظر فقها- مخصوصا فقهاى اماميه- هيچيك از احكام
شرعى قرآن، بر ترجمه آن جارى نيست. البته ترجمه قرآن از جهت انتساب آن به قرآن
مانند ساير تفاسير محترم خواهد بود؛ ولى نه به مثابه خود قرآن.
مرحوم
محقّق همدانى شرط صحت نماز را به عربى خوانده شدن سوره حمد مىداند، حتى براى
افرادى كه قادر به نطق عربى نيستند؛ زيرا ترجمه را كلام انسان مىشمارد نه كلام
الهى.[1] در اين
زمينه روايات فراوان از پيغمبر اكرم (ص) و ائمه اطهار (ع) وارد شده است: قال رسول
الله- صلى الله عليه و آله و سلم-: «تعلّموا القرآن بعربيّته ...» و قال الامام
الصادق- عليه السلام-: «تعلّموا العربية، فانها كلام الله الذى كلّم به خلقه و نطق
به للماضين».[2]
فقها
در اين مسئله چنين فتوا دادهاند:
-
هركس عاجز از قرائت حمد است، واجب است آن را فرا گيرد.
-
هركس از تعلم سوره حمد عاجز است، بايد ديگر آيات و سور قرآنى را قرائت كند.
-
هركس از قرائت قرآن به طور مطلق عاجز است ديگر اذكار و ادعيه عربى را به جاى آن
بخواند، البته به اندازه سوره حمد واجب است.
[1] . رجوع كنيد به: مصباح الفقيه؛ كتاب الصلاة، بحث
قرائت، ص 273- 277.
[2] . وسائل الشيعة؛ ج 4، ابواب قراءة القرآن، باب 30،
حديث 1 و 2.
نام کتاب : تاريخ قرآن نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 186