نام کتاب : تاريخ قرآن نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 183
از سخن صاحب
قاموس چنين برمىآيد كه در ترجمه، تعدد زبان شرط است؛ ترجمه، برگرداندن از زبانى
به زبان ديگر است، مثلا از عربى به فارسى.
در
المعجم الوسيط چنين آمده است: «الترجمة نقل الكلام من لغة الى أخرى».
پس
اگر يك معنى، با دو عبارت در پى هم آورده شود، كه دوّمى توضيح اوّلى باشد، ترجمه
نمىگويند و صرفا تبيين و توضيح عبارت است. شرط ترجمه صحيح آن است كه كاملا به اصل
معنى وفادار باشد؛ يعنى ترجمه همان را افاده كند كه اصل، آن را مىرساند، حتى
دقايق و ظرايف متن اصلى به متن مترجم منتقل شود. مثلا، گاه سخن براى افاده اصل
معنى نيست، بلكه براى افاده معناى تحسّر (اظهار حسرت) يا تحزّن (اظهار اندوه) و
مانند آن آمده است. اگر چنين متنى ترجمه شود بايد ترجمه هم همين معانى را افاده
كند؛ يعنى به گونهاى ترجمه شود كه معناى تحسّر و تحزن را منتقل كند، نه صرفا به
انتقال اصل معناى حقيقى يا مجازى لفظ بپردازد.
گاه
اصل افاده كلام در نظم و ترتيب خاص كلمات است، مثلا «تقديم ما حقّه التأخير، يفيد
الحصر» جان كلام در همين تقديم و تأخير نهفته است، بايد در ترجمه نيز ظرايفى به
كار گرفته شود كه اين معنى كاملا رعايت شود.
بنابراين
شرط است كه مترجم به گونهاى با دو زبان آشنا باشد كه بتواند كاملا رموز و دقايق
كلامى هر دو زبان را منتقل كند و با دقت نظر، به دقايق نهفته در هر زبان آگاهى
يابد.
خلاصه
بايد ترجمه، آيينه تمامنماى اصل باشد تا در انتقال مفاهيم كمترين خللى حاصل نشود.
البته هرگاه متن اصلى مانند متون مذهبى و كتابهاى آسمانى از ويژگيهاى خاصى
برخوردار باشد، ترجمه نيز به همان سان حساسيت بيشترى خواهد داشت؛ بنابراين ترجمه
قرآن به دليل معجزه بودن آن نسبت به متون ديگر بسيار دقيق و مشكل است و از همين رو
در ترجمههاى قرآن لغزشهايى رخ داده است كه نمونههايى از آن را در پايان سخن
مىآوريم.
شيوه
ترجمه
اگر
ما ترجمه را برگرداندن مطلبى از زبانى به زبان ديگر بدانيم متن ترجمهشده نسبت به
زبان مقصد حكم تفسير، شرح و توضيح دارد؛ بنابراين بايد در ترجمه قالب زبان مقصد به
گونهاى انتخاب شود كه بتواند مفهوم مورد نظر زبان مبدأ را افاده كند. اين كار
ممكن است سه گونه انجام شود:
1.
ترجمه تحت اللفظى يا همگام؛
نام کتاب : تاريخ قرآن نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 183