نام کتاب : تاريخ قرآن نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 171
قرآنى بوده
است در حالى كه حديث متواترى است از پيغمبر اكرم (ص) كه فرزند از آن صاحب فراش
(رختخواب، كنايه از شوهر شرعى) است و عاهر (زانى) را نصيبى نيست.
5.
عدد حروف قرآن. عمر را گمان بر آن بود كه حروف قرآن 000، 027، 1 است در صورتى كه
بيش از 671، 323 نيست. از وى روايت شده است: قرآن داراى هزار هزار حرف و بيست و
هفت هزار حرف است. هركه قرآن را براى خدا و با صبر و حوصله بخواند، در مقابل هر
حرف يك زوجه از حور العين به او مىدهند.[1]
ذهبى گويد: اين خبر باطل را فقط محمد بن عبيد نقل كرده است در حالى كه بر وى
اعتمادى نيست.[2]
6.
عبد الله فرزند عمر چنين مىپنداشت كه بسيارى از آيههاى قرآن از ميان رفته است، او
چنين مىگفت: كسى از شما نگويد كه تمامى قرآن را فرا گرفتهام، از كجا مىداند
تمامى قرآن كدام است؟ در صورتى كه بسيارى از قرآن از ميان رفته است. بلكه بايد
بگويد آنچه هست فرا گرفتهام.[3]
7.
برخى گمان مىكردند كه در جنگ يمامه (در سال اول خلافت ابو بكر واقع گرديد) با
كشته شدن بسيارى از صحابه، بخشى از قرآن نابود شده است؛ زيرا عالمان قرآن در اين
جنگ كشته شدند و پس از آنان كسى ندانست سرنوشت آن مقدار از قرآن كه همراه آنان بود
به كجا انجاميد و هرگز كسى آن را در قرآن (مصحف موجود) ننوشت و ثبت ننمود ... ابن
ابى داود اين مطلب را از ابن شهاب آورده است.[4]
8.
در مصحفى كه عايشه براى خود انتخاب كرده بود، زيادتى بود كه در ديگر مصحفها وجود
نداشت و آن عبارت چنين بود: «ان الله و ملائكته يصلّون على النبى يا ايها الذين
آمنوا صلوا عليه و سلموا تسليما و على الذين يصلون الصفوف الاولى». حميده دختر ابى
يونس، خدمتگزار عايشه، مىگويد: البته اين تا موقعى بود كه عثمان، مصحفها را تغيير
نداده بود.[5]
9.
عايشه گمان مىكرد در قرآن آيهاى بوده است كه مقدار شيرخوارگى را كه موجب حرمت
(رضعات محرّمة) مىشود تعيين مىكرد؛ ولى موقع اشتغال به دفن پيغمبر (ص) گوسفندى،
وارد اتاق وى شده است و صفحاتى را كه مشتمل بر آيه رضعات بود جويده و خورده است!
آن آيه ابتدا چنين بود: «عشر رضعات يحرّمن» ولى