نام کتاب : تاريخ قرآن نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 150
تواتر ساقط
مىشود.
فرض
كنيم كه هريك از قرائتهاى سبعة، از پيغمبر (ص) تا خود قارى متواتر است و سپس از وى
به ديگران، آنگاه لازمه اين فرض آن است كه در دوران خود قارى، اشخاص ديگرى نيز اين
قرائت را نقل كنند، در صورتى كه چنين نيست و كسى جز خود قارى، قرائت را نقل نكرده
است و صرفا اوست كه ناقل تواتر به ديگران است و اين عمدهترين شرط تواتر را از دست
داده است؛ زيرا در تمامى طبقات، نقل همگانى وجود نداشته است.
بنابراين
مسأله تواتر قرائات سبع، اساسا قابل تصور نبوده و معقول نيست؛ زيرا در زمان هريك
از قاريان هفتگانه، ناقل تواتر صرفا خود آن قارى بوده نه ديگران، وگرنه آن قرائت
بدو نسبت داده نمىشد و جنبه اختصاصى پيدا نمىكرد.
حديث
احرف سبعة
جنبهاى
كه براى حجيّت قرائات سبع ارائه دادهاند، حديث معروف «انزل القرآن على سبعة احرف»
است؛ يعنى قرآن به هفت حرف نازل شده است تا اشارهاى باشد به قرائات سبع.
احرف
را جمع حرف، به معناى قرائت گرفتهاند. ولى در جاى خود روشن ساختهايم كه حرف در
اين حديث، به معناى لهجه است، قبايل مختلف عرب با لهجههاى گوناگون نماز
مىخواندند و قرآن را برخلاف لهجه قريش كه فصيحترين لهجههاى عرب است، قرائت
مىكردند. برخى از صحابه معترض شده از پيغمبر (ص) پرسيدند چگونه است، آيا بايد
تمامى عرب و تمامى مردم جهان، طبق لهجه قريش تلاوت كنند؟ فرمودند: نه. قرآن به هفت
لهجه نازل شده و به لهجه قريش اختصاص ندارد. عدد هفت كنايه از كثرت است و عدد خاص
منظور نيست.
حجيّت
قرائات سبع
آيا
قرائات سبع داراى حجيّت و ارزش و اعتبار هست؟ آيا نمازگزار مىتواند يكى از اين
قرائتها (در محدوده قرائات سبع) را انتخاب كند؟
بيشتر
فقها قائل به جواز مىباشند. مرحوم سيد محمد كاظم يزدى در عروة الوثقى، و مرحوم
سيد ابو الحسن اصفهانى در وسيلة النجاة، احتياط را در آن دانستهاند كه نمازگزار
نام کتاب : تاريخ قرآن نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 150