ابن
روزبهان در اين مورد گفته است: عدم تصحيح لفظ قرآن به وسيله عثمان از اين جهت بود
كه متابعت از شكل خط بر وى لازم بوده است. اين لفظ به همان شكل، در مصحفها نوشته
شده بود و تغيير آن جايز نبوده است و چون لغت بعضى از عربها بوده، آن را تغيير
نداد.[2]
ما
معناى گفته ابن روزبهان را نمىدانيم. او گفته است: در مصاحف اين چنين نوشته شده
است. منظور او كدام مصاحف است و چگونه بين اين گفته و آخرين قسمت از گفته خود مبنى
بر اينكه «لغت بعضى عرب است»، جمع مىكند؟
در
هر حال، سهلانگارى مسئولان آن زمان، از نظر وجود غلطها و تناقضات در مصحف، براى
هميشه مشكلاتى براى امت اسلامى ايجاد كرد. البته عدم تصحيح اين غلطها از آن جهت
بوده كه در زمانهاى بعد، دشمنان به عنوان تصحيح قرآن و اصلاح غلطهاى آن، قرآن را
دستخوش تحريف نكنند و كتاب خدا بازيچه دست مغرضان و هواپرستان قرار نگيرد.
على
(ع) در اينباره فرموده است: «إنّ القرآن لا يهاج اليوم و لا يحوّل» و اين قرآن
است كه به عنوان قانون اساسى اسلام، همه مسلمانان، براى هميشه آن را پذيرفتهاند.
غلطهاى
املايى و تناقضات
وجود
غلطهاى املايى در مصحف، خللى در اساس و كرامت قرآن ايجاد نكرد؛ زيرا:
اولا،
واقع قرآن آن است كه خوانده مىشود، نه آنچه نوشته مىشود. كتابت به هر اسلوبى
باشد، ما دام كه قرائت صحيح و درست به نحوى كه در زمان پيامبر (ص) و صحابه او
متداول بوده، باقى باشد، موجب هيچ ضرر و زيانى نخواهد شد. ترديدى نيست كه مسلمانان
از صدر اوّل تا امروز، نص قرآن را به طور صحيح، حفظ كردهاند.
ثانيا،
تخطئه كتابت قرآن، ايرادى است به نويسندگان اوليه، از نظر جهل و يا سهلانگارى
آنان، و ايرادى به خود كتاب نيست كه «لا يَأْتِيهِ الْباطِلُ مِنْ
بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ».[3]
ثالثا،
غلطهاى املايى در مصحف همچنين باقى بود و تغيير داده نشد و مسلمانان