نام کتاب : تاريخ قرآن نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 123
از طرف
ديگر، روشهاى انشا و اسلوب نوشتن و كتابت، با اين قاعده كاملا منطبق نيست؛ ولى ما
دام كه اين موارد اختلاف مصطلح است و همگان بر وفق آن عمل مىكنند، اشكالى به وجود
نمىآيد و خللى در بيان مقصود رخ نمىدهد.
اما
رسم الخط مصحف عثمانى، برخلاف مصطلحات عمومى است و داراى غلطهاى املايى فراوان و
تناقضهاى بسيار، در نحوه نوشتن كلمات مىباشد؛ به طورى كه اگر قرآن از طريق سماع و
تواتر در قرائت ضبط نمىشد و مسلمانان اين روش را از پيشينيان خود به ارث
نمىگرفتند و با دقت و توجه تمام به حفظ آن نمىكوشيدند، قرائت صحيح بسيارى از
كلمات، محال بود.
همانطور
كه قبلا نيز گفته شد، علت اين امر، عدم آشنايى عرب به فنون خط و روشهاى كتابت، در
آن زمان بوده است؛ به طورى كه جز تعداد كمى از آنان، نوشتن و كتابت را
نمىدانستهاند و خطى را كه عده معدودى بدان مىنوشتهاند، خطى ابتدايى و در حد
بسيار پايين و اوليه بوده است و آثار باقيمانده از صدر اوّل، اين موضوع را نشان
مىدهد.[1] علاوه بر
اين، كسانى را كه عثمان براى كتابت مصحف انتخاب كرده بود، افرادى بودند كه نسبت به
اسلوب كتابت بىاطلاع بودند و هرچند كه در آن وقت، خط در مرحله ابتدايى بود؛ ولى
آنان بسيار بدخط بودند.
گفتيم
كه پس از تكميل نسخههاى مصاحف، مصحفى را نزد عثمان بردند؛ وى آن را مورد توجه
قرار داد و گفت: چه نيكو و زيبا تهيه كردهايد. آنگاه عثمان غلطى را در آن مشاهده
كرد كه هر عربى به زبان خود، مىتوانست آن را به نحو صحيح تلفظ كند. وى گفت: اگر
املاكننده از هذيل و نويسنده از ثقيف بود، چنين غلطى در آن پيدا نمىشد.
از
اين روايت برمىآيد كه عثمان مىدانسته است كه هذيل، در آن وقت به روشهاى انشا
آشنايى داشته و ثقيف به حسن كتابت و خوبى خط معروف بودهاند، در حالى كه مصحفى را
كه نزد او بردند، فاقد چنين مزايايى بوده است. ازاينرو بر عثمان اين ايراد وارد
است كه چرا اشخاصى از هذيل و ثقيف را براى اين امر مهم انتخاب نكرد؟
ثعلبى
در تفسير خود، ذيل آيه «إِنْ هذانِ لَساحِرانِ» مىگويد:
عثمان گفت: در اين مصحف غلطى است كه هر عربى به زبان خود، صحيح آن را ادا مىكند.
به عثمان گفتند:
آيا
آن را تغيير نمىدهى؟ و به عبارت ديگر تصحيح نمىكنى؟ او گفت: لزومى ندارد، نه