نام کتاب : تاريخ قرآن نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 106
را به بلاد
مختلف فرستاد و مصحفها و صحيفههايى را كه قرآن در آنها ثبت شده بود جمعآورى كرد
و دستور داد تا آنها را بسوزانند.[1]
يعقوبى
مىگويد: تمام مصحفها را از تمام اطراف و اكناف جمعآورى كردند و آنها را در
مخلوطى از آب و سركه جوشاندند و شستند و نيز برخى گفتهاند: آنها را سوزاندند.
تنها
مصحف ابن مسعود محفوظ مانده بود كه وى از تسليم آن به عبد اللّه بن عامر خوددارى
كرد و بر اثر خوددارى او، عثمان او را به مدينه احضار كرد. ابن مسعود به مسجد
مدينه وارد شد؛ عثمان در حالى كه به ايراد خطبه مشغول بود، گفت: چهارپايى زشت بر
شما وارد مىشود. ابن مسعود نيز به درشتى با او سخن گفت. آنگاه عثمان امر كرد، پاى
او را گرفته به زمين كشيدند تا آنكه پهلوهاى او شكسته شد، عايشه به صدا درآمد و
سخنان بسيارى گفت.[2]
در
ابتداى مرحله اول، عثمان تصور مىكرد كه اين امر كار آسانى است و لذا گروهى را
براى انجام آن گرد آورد كه صلاحيت كافى نداشتند. سرانجام به گروهى ديگر متوسل شد
كه افراد لايق و با كفايتى چون بزرگ قرّاء و صحابى بزرگ ابىّ بن كعب در بين آنان
بود[3] و نيز
صحيفههايى را كه در عهد ابو بكر قرآن در آنها ثبت شده و نزد حفصه بود طلب كرد.
حفصه در ابتداى امر از تسليم آنها به عثمان خوددارى كرد و شايد نگران آن بود كه از
بين برود، تا اينكه عثمان تعهد كرد كه آنها را به وى بازگرداند و او نيز پس از اين
تعهد، صحيفههاى مذكور را در اختيار عثمان گذاشت تا به عنوان سندى موثق، مورد
مقابله با ديگر مصاحف و استنساخ قرار گيرد.[4]
از
طرف ديگر، عثمان به همه مسلمانان اعلام كرد كه هركس، هر قسمت از قرآن را كه از
پيامبر (ص) شنيده است، در اختيار وى بگذارد.[5]
بر اثر اين اعلام، مردم الواح و استخوانها و چوبهايى را كه قرآن بر آن نوشته شده
بود، در اختيار عثمان گذاشتند.
شايد
كميته جمعآورى قرآن، اين انتظار را داشت كه كسانى كه در آخرين عرضه قرآن بر
پيامبر (ص) حاضر بودند، آيات قرآن را در اختيارشان قرار دهند. ابن سيرين مىگويد: