نام کتاب : تاريخ قرآن نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 101
ابن حجر
مىگويد: گويا در اوّل، كار با زيد و سعيد بود، چه عثمان پرسيد: كدام بهتر
مىنويسند؟ گفتند: زيد، سپس پرسيد: كدام فصيحترند؟ گفتند: سعيد، آنگاه گفت: سعيد
املا كند و زيد بنويسد.[1] سپس اضافه
مىكند: به افرادى نياز داشتند كه مصحفها را به تعدادى كه بايد به مناطق مختلف
فرستاده شود بنويسند و افراد مذكور را اضافه كردند و براى املا از ابىّ بن كعب كمك
گرفتند.[2]
موضع
صحابه در برابر يكى كردن مصحفها
همانطور
كه در گذشته گفته شد، حذيفة بن يمان اولين كسى بود كه درباره يكى كردن مصحفها سخن
گفت و سوگند ياد كرد كه به نزد خليفه خواهد رفت و از او خواهد خواست كه فقط يك
قرائت بين مسلمانان معمول باشد.[3] او بود كه
در كوفه در اينباره با صحابه پيامبر (ص) مشورت كرد و همه آنان، بجز ابن مسعود، با
پيشنهاد او موافقت كردند.
عثمان
آن گروه از اصحاب پيامبر را كه در مدينه بودند فراخواند و در اينباره با آنان
مشورت كرد؛ همه با پيشنهاد يكى كردن مصاحف موافقت كردند.
همچنين
امام امير المؤمنين (ع) رأى موافق خود را با اين برنامه به طور اصولى اظهار كرد.
ابن ابى داود از سويد بن غفله روايت كرده است كه على (ع) فرمود: سوگند به خدا كه
عثمان درباره مصاحف (قرآن) هيچ عملى را انجام نداد مگر اينكه با مشورت ما بود. او
درباره قرائتها با ما مشورت كرد و گفت: به من گفتهاند كه برخى مىگويند قرائت من
بهتر از قرائت توست و اين چيزى نزديك به كفر است، به او (عثمان) گفتم كه نظرت
چيست؟ گفت: نظرم اين است كه فقط يك مصحف در اختيار مردم باشد و در اين زمينه تفرقه
و اختلاف نداشته باشند. گفتم: نظر خوبى است.[4]
در
روايت ديگرى است كه على (ع) گفت: اگر امر مصحفها به من نيز سپرده مىشد، من همان
مىكردم كه عثمان كرد.[5]
پس
از آنكه على (ع) به خلافت رسيد، مردم را تشويق كرد كه به همان