نام کتاب : أسرار آل محمد عليهم السلام نویسنده : سليم بن قيس الهلالي جلد : 1 صفحه : 594
امير المؤمنين عليه السّلام نقل مىكرد و از خود حضرت شنيده
بود.
ابان مىگويد: وقتى اين
دو حديث را در بين خود نقل كرديم من و او تنها شديم و مردم متفرق شدند جز من و ابو
خليفه، و من آن شب را نزد او ماندم.
احاديث دروغين حسن
بصرى در توجيه نفاقش
(ابان مىگويد:) حسن بصرى
آن شب گفت: اگر نبود روايتى كه مردم از پيامبر صلى اللَّه عليه و آله نقل مىكنند،
چنين گمان داشتم كه همه مردم از زمانى كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله از دنيا
رفته هلاك شدهاند مگر على و شيعيانش.
گفتم: اى ابو سعيد[1]، حتى ابو
بكر و عمر؟ گفت: آرى.
گفتم: اى ابو سعيد، آن
روايت چيست؟ گفت: سخن حذيفه كه «قومى نجات پيدا مىكنند و تابعين آنها هلاك
مىشوند»! پرسيدند: اى حذيفه، اين ديگر چطور مىشود؟
گفت: «قومى كه سوابقى
دارند و در كنار آن بدعتهايى ايجاد كردهاند. سپس قومى كه سوابقى ندارند در
بدعتهايشان تابع آنان مىشوند. آنان با سوابق خود نجات مىيابند و تابعينشان بخاطر
بدعتهاى آنان هلاك مىشوند»[2].
و ديگرى كلام پيامبر صلى
اللَّه عليه و آله به عمر- هنگامى كه براى قتل حاطب بن ابى بلتعة از آن حضرت اجازه
مىخواست- حضرت فرمود: «اى عمر، تو چه مىدانى؟ شايد خداوند نظرى به گروه اهل بدر
فرموده[3] و ملائكهاش
را شاهد گرفته كه من آنان را آمرزيدم، پس هر چه مىخواهند عمل كنند»[4].
و ديگرى حديث جابر بن
عبد اللَّه انصارى كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله دو چيز را كه باعث و علّت
مىشوند يادآور شد. گفتند: يا رسول اللَّه از دو باعث و علت، مقصودتان چيست؟
فرمود:
[1]« ابو سعيد» كنيه حسن بصرى است. و اينكه
مىگويد:« حتّى ابو بكر و عمر» يعنى با آن حديث مىپندارى كه ابو بكر و عمر هلاك
نشدهاند؟!
[2] يادآور مىشود كه اين حديث از جعليّاتى است كه
حسن بصرى براى توجيه نفاقش ذكر مىكند.