نام کتاب : أسرار آل محمد عليهم السلام نویسنده : سليم بن قيس الهلالي جلد : 1 صفحه : 410
معرفى زياد بعنوان فرزند ابو سفيان و برادر معاويه!
بخدا قسم تو پسر ابو
سفيان هستى و از صلب او خارجشدهاى[1]. با «عبيد[2]» در نسب هيچ
تناسبى جز «آدم» ندارى[3]! تو برايم
نقل كردى- و تو اى برادرم نزد من راستگو هستى- كه نامه عمر به ابو موسى اشعرى را
در بصره خواندهاى، و تو در آن روز نويسنده ابو موسى بودى و او فرماندار بصره بود،
و تو بىآبروترين مردم نزد او بودى، و خود نيز ذليل بودى و گمان مىكردى از هم
پيمانان طايفه ثقيف هستى. اگر آن روز يقينا مىدانستى- مانند يقينى كه امروز
دارى!- كه پسر ابو سفيان هستى خود را بزرگ مىدانستى و عار مىدانستى كه نويسنده
براى زنازاده اشعريين باشى[4]! تو و ما
يقينا مىدانيم كه ابو سفيان به همراه جدش اميّة بن عبد شمس در تجارتى به
[1] علامه امينى در الغدير: ج 10 ص 216 مطالبى در
اين باره مىفرمايد كه خلاصهاش چنين است: از ضروريّات اسلام اين است كه« فرزند به
فراش( همسر رسمى و قانونى) ملحق مىشود و زناكار نصيبش سنگ است»، ولى سياست معاويه
بر ضد پيامبر صلى اللَّه عليه و آله او را از اين حقيقت بازداشت و نصيب اصلى را به
زناكار داد و زياد را تماما به ابو سفيان زناكار ملحق كرد.
زياد در خانه عبيد هم پيمان ثقيف
و از همسر او متولد شد و در بدترين دامانى تربيت شد. قبل از الحاق معاويه، او را«
زياد بن عبيد ثقفى» مىگفتند و بعد از آن« زياد بن ابى سفيان» گفته شد! خود معاويه
در زمان امام حسن عليه السّلام به او چنين نوشت:« از امير مؤمنان معاويه بن ابى
سفيان بن زياد بن عبيد، امّا بعد، تو بندهاى هستى كه كفران نعمت كردهاى ... تو
مادر ندارى، بلكه پدر هم ندارى! هنگامى كه دولت بنى اميّه منقرض شد بار ديگر او را
بعنوان« زياد فرزند پدرش» و يا« زياد فرزند مادرش» و يا« زياد پسر سميّه»
مىخواندند. مادر او« سميّه» از آن دهقانى از فارس بود. آن دهقان مريض شد و طبيبى
بنام حارث ثقفى را براى معالجه فراخواند و در اثر طبابت او شفا يافت. آن دهقان
سميّه را به طبيب بخشيد، و آن طبيب هم سميّه را به ازدواج غلام رومىاش به نام«
عبيد» در آورد. سميّه هم بعنوان همسر عبيد زياد را بدنيا آورد. مادرش سميّه از
زناكاران مشهور در طائف بود كه پرچم و علامتى بر خانهاش بود.
هنگامى كه با معاويه بيعت شد زياد
نزد معاويه آمد و با او صلح كرد ... معاويه چنين صلاح ديد كه زياد را به خود
متمايل كند و دوستى او را با الحاق او به خود خالص كند و اين مطلب مورد اتّفاق هر
دو قرار گرفت.
مردم را حاضر كردند و كسانى كه
مىبايست به نفع زياد شهادت دهند نيز حاضر شدند و شهادت دروغ دادند.
[2]« عبيد» همان كسى است كه زياد در خانه او و از
همسر او بدنيا آمد ولى در واقع زنازاده بود.
[3] يعنى فقط در حضرت آدم نسل شما به يك ديگر
مىرسد و گر نه پدر تو نيست و فاميل تو هم نيست!
[4] پيدا است كه معاويه نسب ابو موسى اشعرى را
درست نمىداند.
نام کتاب : أسرار آل محمد عليهم السلام نویسنده : سليم بن قيس الهلالي جلد : 1 صفحه : 410