responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : أسرار آل محمد عليهم السلام نویسنده : سليم بن قيس الهلالي    جلد : 1  صفحه : 342

بدعت در آزاد كردن كنيزان يمن‌

همچنين عمر زنان اسير يمن را آزاد كرد[1].

2 اعتراضات و اهانتهاى ابو بكر و عمر به پيامبر صلى اللَّه عليه و آله‌

بازگشت از لشكر اسامه‌

همچنين بازگشت عمر و رفيقش (ابو بكر) از لشكر اسامة بن زيد در حالى كه بعنوان «امير» بر او سلام كرده بودند[2].

منع از نوشتن «كتف»

عجيب‌تر از آن اينكه خدا مى‌داند و مردم هم مى‌دانند[3] كه او پيامبر صلى اللَّه عليه و آله را از نوشتن كتفى كه خواسته بود مانع شد[4]. ولى اين كارش نزد مردم ضررى به او نزد و نقصى براى او حساب نشد.


[1] اين بدعت نظير آزادى كنيزان شوشتر است كه از مسلمانان حامله بودند. در كتاب ايضاح فضل بن شاذان:

ص 463 روايت كرده كه عمر زنان اسير يمن را در حالى كه حامله بودند آزاد كرد و آنان را از دست مالكانشان كه آنها را خريده بودند گرفت، بدون آنكه مسأله فرزندان در رحم آنان حل شود.

[2] در بحار: ج 8 قديم ص 245 روايت كرده كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله شب بيست و ششم ماه صفر سال يازدهم هجرت به مردم دستور داد براى جنگ با روم آماده شوند. اسامه را فرا خواند و او را سر لشكر قرار داد و علم را به او سپرد و كسانى را كه از لشكر او تخلف كنند لعنت كرد. از جمله افرادى كه بخصوص نام برد ابو بكر و عمر بودند، كه اين دو در شب رحلت حضرت به مدينه بازگشتند و براى غصب خلافت آماده شدند. حضرت در آن شب فرمود:« امشب شر عظيمى وارد مدينه شده است». به پاورقى 32 از حديث 58 اين كتاب نيز مراجعه شود.

[3]« ب»: خدا به مردم فهماند. در ارشاد القلوب: او و آنان كه با او و در اطراف او هستند مى‌دانند.

[4] در باره قصه« كتف» به حديث 11 و 49 كتاب حاضر مراجعه شود.

نام کتاب : أسرار آل محمد عليهم السلام نویسنده : سليم بن قيس الهلالي    جلد : 1  صفحه : 342
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست