responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : أسرار آل محمد عليهم السلام نویسنده : سليم بن قيس الهلالي    جلد : 1  صفحه : 236

دفاع امّ ايمن و بريده اسلمى از امير المؤمنين عليه السّلام‌

ام ايمن پرستار پيامبر صلى اللَّه عليه و آله‌[1] آمد و گفت: «اى ابو بكر، چه زود حسد و نفاق خود را ظاهر ساختيد»! عمر دستور داد تا او را از مسجد بيرون كردند و گفت: «ما را با زنان چه كار است»؟! بريده اسلمى برخاست و گفت: اى عمر، آيا بر برادر پيامبر و پدر فرزندانش حمله مى‌كنى؟ تو در ميان قريش همان كسى هستى كه تو را آن طور كه بايد مى‌شناسيم! آيا شما دو نفر همان كسانى نيستيد كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به شما فرمود: «نزد على برويد و بعنوان امير المؤمنين بر او سلام كنيد»؟ شما هم گفتيد: آيا از امر خدا و امر رسولش است؟ فرمود: آرى.

ابو بكر گفت: چنين بود ولى پيامبر بعد از آن فرمود: «براى اهل بيت من نبوّت و خلافت جمع نمى‌شود»! بريده گفت: «بخدا قسم پيامبر اين را نگفته است. بخدا قسم در شهرى كه تو در آن امير باشى سكونت نمى‌كنم». عمر دستور داد تا او را هم زدند و بيرون كردند!

كيفيت بيعت اجبارى امير المؤمنين عليه السّلام‌

سپس عمر گفت: برخيز اى فرزند ابى طالب و بيعت كن! حضرت فرمود: اگر انجام ندهم چه خواهيد كرد؟ گفت: بخدا قسم در اين صورت گردنت را مى‌زنيم! امير المؤمنين عليه السّلام سه مرتبه حجّت را بر آنان تمام كرد، و سپس بدون آنكه كف دستش را باز كند دستش را دراز كرد. ابو بكر هم روى دست او زد و به همين مقدار از او قانع شد.

على عليه السّلام قبل از آنكه بيعت كند در حالى كه طناب بر گردنش بود خطاب به پيامبر صلى اللَّه عليه و آله صدا زد: «اى پسر مادرم، اين قوم مرا خوار كردند و نزديك بود مرا بكشند»[2].


[1] ام ايمن پس از وفات آمنه مادر پيامبر صلى اللَّه عليه و آله، رسيدگى به امور حضرت را به عهده داشت كه اصطلاحا چنين زنى را« حاضنه» مى‌گويند.

[2]« د»: سپس حضرت متوجّه قبر پيامبر صلى اللَّه عليه و آله شد و صدا زد: اى پسر عمو، اين قوم مرا خوار كردند و نزديك بود مرا بكشند. پس عذر به پيشگاه خدا و سپس به پيشگاه توست.

حضرت در اينجا سخنى را فرموده كه حضرت هارون به حضرت موسى عليه السّلام گفت: ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَ كادُوا يَقْتُلُونَنِي‌. سوره اعراف: آيه 150.

نام کتاب : أسرار آل محمد عليهم السلام نویسنده : سليم بن قيس الهلالي    جلد : 1  صفحه : 236
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست