responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : أسرار آل محمد عليهم السلام نویسنده : سليم بن قيس الهلالي    جلد : 1  صفحه : 237

بيعت زبير و سلمان و ابو ذر و مقداد

به زبير گفته شد: بيعت كن. ولى ابا كرد. عمر و خالد بن وليد و مغيرة بن شعبه با عده‌اى از مردم به همراهشان بر او حمله كردند و شمشيرش را از دستش بيرون كشيدند و آن را بر زمين زدند تا شكستند و او را كشان كشان آوردند.

زبير- در حالى كه عمر روى سينه‌اش نشسته بود- گفت: «اى پسر صُهاك، بخدا قسم اگر شمشيرم در دستم بود از من فاصله مى‌گرفتى»، و سپس بيعت كرد.

سلمان مى‌گويد: سپس مرا گرفتند و بر گردنم كوبيدند تا مثل غده‌اى ورم كرد. سپس دست مرا گرفتند و آن را پيچانيدند. لذا به اجبار بيعت كردم.

سپس ابو ذر و مقداد به اجبار بيعت كردند، و احدى از امت غير از على عليه السّلام و ما چهار نفر به اجبار بيعت نكردند، و در بين ما هم احدى گفتارش شديدتر از زبير نبود. او وقتى بيعت كرد چنين گفت: «اى پسر صُهاك، بخدا قسم اگر اين طاغيانى‌[1] كه ترا كمك كردند نبودند تو در حالى كه شمشيرم همراهم بود نزديك من نمى‌آمدى، به خاطر پستى و ترسى كه از تو سراغ دارم، ولى طاغيانى يافته‌اى كه به كمك آنان قوى‌شده‌اى و قهر و غلبه نشان مى‌دهى.

عمر عصبانى شد و گفت: آيا نام صُهاك را مى‌آورى؟ گفت: مگر صُهاك كيست؟! و چه مانعى از ذكر نام او هست؟ صهاك زنى زناكار بود، آيا اين مطلب را انكار مى‌كنى؟

آيا كنيز حبشى جدم عبد المطلب نبود كه جدّ تو نفيل با او زنا كرد و پدرت خطّاب را بدنيا آورد. عبد المطلب هم صهاك را بعد از زنايش به جدت بخشيد و بعد خطاب را به دنيا آورد. خطّاب غلام جد من و ولد الزنا است‌[2]!


[1]« ب»: اوباشى. در كتاب احتجاج: آزادشدگانى.

[2] در بحار ج 8 قديم ص 295 چنين روايت كرده است: صهاك كنيز حبشى عبد المطلب بود و براى او شتر مى‌چرانيد. نفيل با او زنا كرد و خطاب را به دنيا آورد. خطاب وقتى به سن بلوغ رسيد به صهاك طمع كرد و با او زنا نمود و دخترى به دنيا آورد. آن دختر را در پارچه‌اى از پشم پيچيد و از ترس مولايش او را بر سر راه گذاشت. هاشم بن مغيره او را ديد و برداشت و تربيت كرد و نامش را« حنتمه» گذاشت. وقتى حنتمه به سن بلوغ رسيد روزى خطاب او را ديد و در او طمع كرد و او را از هاشم خواستگارى نمود. هاشم او را به ازدواج خطّاب در آورد! و عمر بن خطاب متولد شد. بنا بر اين خطاب پدر و پدر بزرگ و دايى عمر است و حنتمه مادر و خواهر و عمه او است!!!

نام کتاب : أسرار آل محمد عليهم السلام نویسنده : سليم بن قيس الهلالي    جلد : 1  صفحه : 237
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست