و عمل كنندهترين آنها به فرمانبردارى و
طاعت خدا اى جابر، سوگند به خداى تبارك و تعالى، تقرب نمىتوان يافت مگر از راه
طاعت و فرمانبردارى. اگر كسى خيال كند بدون عمل و صرفا به خاطر دوست داشتن ما، از
آتش جهنم مىگريزد در اشتباه است. با ما اينگونه برائتها وجود ندارد. ما اينجور در
برابر آتش جهنم بيمه نيستيم. هيچكس در برابر خدا حجّت و سندى ندارد. اما فرمول
«من كان لله مطيعا فهو لنا ولىّ»، هر كس فرمانبردار خداست او ولىّ ماست؛ براى
اينكه در ولايت ما تعهد هست. «و من كان للّه عاصى فهو لنا عدو». هركس نافرمانى خدا
را كند، دشمن ماست. باز فرمولى ديگر: «و ما تنال و لا يتنا الا بالعمل و الورع»؛
كسى مىتواند از ولايت ما برخوردار شود كه از راه عمل به اسلام و ورع و پرهيزگارى
وارد شود. فقط از اين راه مىشود به ولايت اهل بيت رسيد.
دوستان، از اين حديث چه مىفهميد؟ آيا باز كسى مىگويد «حبّ على حسنة
لا تضر معها سيئة»؟ يعنى دوستى على حسنهاى است كه هيچ گناهى با آن به انسان آسيب
نمىرساند! اينها از كجا آمده؟ اينها چيست؟
مىگويد، آقا، اين را كه من از خودم درنياوردهام؛ در فلان متن هزار
سال پيش هست. اى بيچاره! من مىگويم در زمان خود امام باقر، يعنى هزار و دويست و
شصت سال پيش، امام با اين شيعههاى تقلبى روبرو بوده، حالا تو مىگويى اين حديث در
فلان كتاب هزار سال پيش هست! تاريخ شيعه تقلبى به هزار و دويست و هفتاد سال پيش
مىرسد. اين ولايت مصنوعى ريشههايش مال آن وقت است. اگر آن وقت ولايت مصنوعى بر
سر زبانها