«وَ مَنْ يُشاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ
ما تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدى»؛[1]
هر كس كه پس از روشن شدن راه حق بر او بارسول خدا به مخاصمت و ستيزه بر خيزد و ار
پيغمبران جدا بشود و راهش را از راه نبوت (همان راهى كه قبلا برايتان ترسيم كردم)
منشعبت كند، «وَ يَتَّبِعْ غَيْرَ سَبيلِ الْمُؤْمِنينَ»؛[2] و راهى غير از راه مومنان و جامعه
اسلامىو هدفهاى ايمانى را پيروى بكند، خودش را از جمع مسلمانان كنار بكشند
«نُوَلِّهِ ما تَوَلَّى»؛[3] همان چيزى
را كه خود او بر گردن افكندهاست بر گردنش استوار مىكنيم همان ولايتى را كه خود
او بدست خود پذيرفته و با پاى خودش در آن منطقه رفته و سكنى گزيده، او را در همان
جا يا شكسته مىكنيم زيرا طبق آيه «إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ
ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ»[4]
تو زمامت رابه شيطان دادى پس بگذار اين زمام در دست شيطان بماند، اين سنت خداست،
اين قانون آفرينش است تااينجا مربوط باين دنياست تو براى آن دنيا در ادامه آيه
مىفرمايد: «وَ نُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَ ساءَتْ مَصيراً»[5] از
اينجا هم يكسره راهى دوزخ قهر پروردگار و عذاب جاودانه الهى خواهد شد.[6] اولى الامر و صاحب فرمان، آن صاحب
فرمانى است كه با معيارهاى الهى تطبيق مىكند. در حالى كه آنها يك چنين شرطى را
عملا شرط ندانسته و بر طبق آن عمل نكردند. «فَإِنْ تَنازَعْتُمْ
فى شَىْءٍ» پس اگر در چيزى منازعه و اختلافى داشتيد، «فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ»؛ آنرا
به خدا و رسول بر گردانيد، «إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ
بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ»؛ اگر شما مؤمن بخدا و روز
واپسين هستيد، «ذلِكَ
[1] -« وَ مَنْ يُشاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ ما
تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدى وَ يَتَّبِعْ غَيْرَ سَبيلِ الْمُؤْمِنينَ نُوَلِّهِ ما
تَوَلَّى وَ نُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَ ساءَتْ مَصيرا»؛ و هر كس بعد از آنكه حق برايش
روشن شد مخالفت رسول كند و روشى غير راه مؤمنين اتخاذ نمايد، وى را به همان وضعى
كه دوست دارد واگذاريم و به جهنم در آريم كه چه بد سر انجامى است.( نساء: 115)