قرآن در اين زمينه به ما چند جواب مىدهد:
جواب اول اين است كه اگر تن به ولايت شيطان دادى شيطان برتمام انرژى هاى سازنده و
خلاق و آفريننده و ثمر بخش وجود تو مسلط خواهد شد، اگر چنانچه گردنت را بطرف شيطان
و طاغوت بردى كه ريسمان ولايتش را بر گردن تو بيندازد، ديگر ازدست او خلاصى
پيدانخواهى كرد، هر چه در وجود تو از نيرو و ابتكار و از فعاليت ها ى سازنده و از
جلوه هاى درخشنده وجود دارد، تحت قبضه طاغوت و شيطان در خواهد آمد و وقتيكه تمام
وجودت در قبضه او در آمد به آسانى مىتواند تو را در همان راهى كه مىخواهد و با
هر وسيلهاى كه مىخواهد بكشاند و ببرد، و پيداست كه شيطان و طاغوت انسان را به نور
و معرفت و آسايش و رفاه و معنويت رهنمون نمىشود، براى او اين چيزها هدف نيست بلكه
براى شيطان و طاغوت مصالح شخصى هدف اولى است و مىخواهد آنها را تامين كند. پس تو
را در راه مصالح شخصى خود بكار مىاندازد اگر با ين جملات حساب شدهاى كه عرض شد
دقت كنيد خواهيد ديد كه تحت هر جملهاى معنائى است كه با واقعيتهاى تاريخى تطبيق
مىكند اگرتن به ولايت طاغوت دادى تمام نيروها و انرژى ها وابتكارها و استعدادهاى
تو در قبضه طاغوت واقع مىشود و وقتى در قبضه طاغوت واقع شد ديگر بسود تو نخواهد
بود، براى شيطان، خود او و مصالح خودش مطرح است، اگر چنانچه در راه او افتادى در
جهت مصالح و منافع خودش تو را قربانى خواهد كرد و به گمراهى خواهد كشاند. قدرت در
اختيار اوست و تو هم كه خودت را بدست او دادى مىكشد هر جا كه خاطر خواه اوست؛
حلقهاى در گردنم افكنده «دوست» مىكشد هر جا كه خاطر خواه اوست اين آيهاى كه
ازسوره نساء مىخواهم بسيار آيه قابل توجه و قابل تدبير است: