نام کتاب : ولايت فقيه انديشه اى كلامى نویسنده : شمس، على جلد : 1 صفحه : 143
الّذى يرجع اليه فى جميع الامور العامّة
الاجتماعيّة الّتى لا تكون من وظايف الافراد و لا يرضى الشّارع ايضا باهمالها ...
و منها القضاء و فصل الخصومات، و لم يرد به خصوص القاضى ...[1]؛
مقصود از حاكم در اينروايت، فردى است كه امور جامعه را به عهده دارد؛ امورى كه نه
از وظايف تكتك افراد است و نه اسلام به رها بودن و بدون متولّى و سرپرست بودن
آنها راضى است و البتّه يكى از اين موارد، داورى و قضاوت است؛ ولى در اينجا
مقصود تنها قاضى نيست».
از تعبير امام عليه السّلام در مورد حاكم مسلمين كه بايد «اهل نظر در
حلال و حرام» باشد، استفاده مىشود كه زمامدار جامعه اسلامى، بايد براساس مبانى و
قواعد، به احكام آشنا بوده و آنها را براساس موازين عقلى و شرعى بشناسد.
روشن است كه اين مقام علمى و اين حدّ از دانش فقه، غير از نقل حديث
است.[2]
2- 4. صلاحيّت اخلاقى (عدالت)
زمانى حاكميّت مكتب در تمام شؤون جامعه اسلامى عينيّت مىيابد كه
رهبرى نظام اجتماعى، افزون بر آگاهى عميق از مكتب و تعاليم آن، از ايمان قلبى قوى
و تعهّد علمى استوار نيز نسبت بدان برخوردار باشد. در تعبيرات رايج فقهى و كلامى،
معمولا از اين ويژگى به «عدالت» تعبير شده است و از آن به عنوان يكى از شرايط
ضرورى حاكم اسلامى كه مورد قبول همه فرقههاى اسلامى است، نام برده شده است.