نام کتاب : ولايت فقيه (مباني، ادله و اختيارات) نویسنده : هادوى تهرانى، مهدى جلد : 1 صفحه : 138
ولايت و مرجعيت
پيش از اين گذشت كه رسول گرامى اسلام «صلّى اللّه عليه و اله» از سه
شأن عمده برخوردار بودند: 1. تبليغ آيات الهى و رساندن احكام شرعى و راهنمايى مردم
2. قضاوت در موارد اختلاف و رفع خصومت. 3. زمامدارى جامعه اسلامى و تدبير آن.[1] همچنين بيان شد كه تمام اين شئون
براى فقها در روزگار غيبت به دليل روايات- كه برخى از آنها ذكر گرديد- ثابت
مىباشد و آنها از سه شأن 1. افتا و بيان احكام كلّى الهى براى مردم و هدايت آنها
از اين جهت.
2. قضاوت و داورى و رفع خصومتها 3. ولايت و زمامدارى، برخوردارند.[2] «مرجعيت» در فرهنگ شيعى، آميزهاى
از شأن «افتا» و «ولايت» بوده است و مراجع عظام، هم در احكام كلى الهى مردم را
ارشاد مىكردند و هم در مسائل جزئى اجتماعى زعامت آنها را بر عهده داشتند.
اما اگر دو شأن «افتا» و «ولايت» را تفكيك و فقط بر اوّلى عنوان
مرجعيت را اطلاق كنيم، با چند پرسش مواجه مىشويم:
1. آيا تفكيك مرجعيت از رهبرى جايز است؟ يعنى آيا ممكن است كسى كه در
احكام كلّى الهى مجل رجوع مردم باشد و ديگرى رهبرى جامعه اسلامى را در دست داشته
باشد؟