سن مشخص و نه با خويشاوند نزديك خود. همه
اين چهار معيار يك جامعه مولد را محافظت مىكند.
با تكيه كردن منحصر و دوباره بر زبان دموكراتيك «حقوق» كه در منشور
ما يافت مىشود، برترىها و محافظتهايى كه به طور طبيعى تنها به آنهايى كه خودشان
در اين نظم جنسى وارد مىشوند اختصاص داده مىشود، اكنون به همه مدعيان بدون توجه
به شايستگى آنها داده مىشود. جالبترين و مؤثرترين استفاده زبان سياسى دموكراتيك،
فشار براى قانونى كردن آزار جنسى كودكاست به اين دليل كه مسأله، كودكان را از يك
«جامعه منفى سكس» آزاد خواهد كرد.
مهمتر اينكه ما راديكالهاى قانونىاى داريم كه در همه مدارس آموزش
حقوق در آمريكاى شمالى ساكن شده و تحت نام حقوق كاملًا دموكراتيك، در از بين بردن
نظم ماليات و قانون تشكيل دهنده يك جامعه بر مبناى خانواده، بسيار موفق بودهاند.
آنها تا زمان اخير، منافع مالياتى و قانونى جالبى را براى ازدواج صحيح داشتهاند:
كد ماليات براى جريمه كردن خانوادههاى سنتىاى كه مىخواهند كودكان خود را بزرگ
كنند، ادامه مىيابد، حقوق رفاهى، از نظر مالى به مادران تنها، پاداش مىدهد و
اكنون طلاق توافقى به معناى ازدواج بدون مسئوليت است.
اكنون در كانادا و آمريكا متعهد كردن خود به يك ازدواج طولانى مدت از
نظر قانونى غيرممكن است. با وجود همه اين معيارها و مشتاقان حقوق، آنها