responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نا گفته هايى از حقايق عاشورا نویسنده : حسينى ميلانى، سيد على    جلد : 1  صفحه : 84

فواللَّه لو ملئت إلى الغوطة رجالًا مثلك لكان يزيد أحبّ إليّ منكم كلّكم؛[1]

آرى، پدرت به من خوبى كرده است، پدر تو از پدر يزيد بهتر است، مادر تو از مادر او بهتر است، همه اين‌ها را نمى‌توان انكار كرد؛ ولى اين‌كه خودت از يزيد بهتر باشى، نه به خدا سوگند! اگر همه شهر دمشق (كه فضاى وسيعى بود) از مردانى مثل تو پر شود، نزد من يزيد از همه آن‌ها عزيزتر است.

سرانجام معاويه به آقازاده عثمان كه نزد اهل مدينه عزيز و محترم بود، پيش‌نهاد مى‌دهد كه بهتر است به خراسان بروى و والى آن جا شوى.[2]

او مى‌خواست پسر عثمان به خراسان برود تا از مركز حكومت به دور باشد و شرّى براى يزيد و معاويه بوجود نياورد.

سرانجام آن گاه كه سعيد به خراسان رفت، از جانب حكومت معاويه، غلامان و اطرافيان او را تحريك كردند كه سعيد را به قتل برسانند؛ سپس براى اين‌كه سرّ و راز قتل سعيد مخفى بماند، به آن غلامان دستور دادند كه هم‌ديگر را بكشند. آنان بعد از كشتن سعيد به جان هم افتادند و هم‌ديگر را كشتند، به طورى كه كسى ديگر از آنان باقى نماند![3]

خريدارى بزرگان با پول‌

معاويه براى تثبيت ولايت يزيد روش سومى را برگزيد. او در اين روش عدّه‌اى از بزرگان مخالف را با دادن پول و يا حقّ السكوت خريد. پيش‌تر گذشت كه معاويه براى عبدالرحمان فرزند ابوبكر، صد هزار درهم فرستاد؛ ولى او گفت: من دينم را به‌


[1] - البداية والنهايه: 8/ 87

[2] - وفيات الاعيان: 5/ 389- 390

[3] - تاريخ يعقوبي: 2/ 237

نام کتاب : نا گفته هايى از حقايق عاشورا نویسنده : حسينى ميلانى، سيد على    جلد : 1  صفحه : 84
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست