responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نا گفته هايى از حقايق عاشورا نویسنده : حسينى ميلانى، سيد على    جلد : 1  صفحه : 110

مدينه، هنوز در دستگاه حكومت شام احترام و جايگاه داشته است. ذهبى مى‌نويسد:

وليد بن عتبه در سال 62 از طرف حكومت، امير الحاجّ بوده است. علاوه بر اين، وقتى معاويه (فرزندِ يزيد)، پس از مرگ پدرش حكومت را قبول نكرد و او را به نوعى مسموم كردند، همين وليد بر جنازه معاويه نماز خواند ....

پس او مؤاخذه نشد؛ چرا كه دستور را اجرا كرده بود و حتّى بعد از مرگ معاويه (فرزند يزيد)، اهل شام از او خواستند كه خليفه شود، امّا او حاضر نشد اين پيش‌نهاد را بپذيرد.[1]

چون مهم است مكرراً گفته و تأكيد مى‌كنم كه كسى نگويد وليد محبّ اهل بيت عليهم السلام بوده و به حضرت سيّدالشهدا عليه السلام مهر و محبّت داشته است؛ بلكه او مأمور بوده و دستور داشته كه چنين رفتار كند.

آن چه گذشت بر سه محور استوار بود:

- دعوت مردم كوفه از سيّدالشهداء عليه السلام در زمان خود معاويه ...؛

- سيّدالشهداء عليه السلام در جواب محمّد بن حنفيه فرمود: اين‌ها خون مرا خواهند ريخت ...؛[2]

- برخورد مسالمت آميز وليد، والى مدينه با آن حضرت ....


[1] - سير أعلام النبلاء: 3/ 534

[2] - اين جمله را سيّدالشهداء عليه السلام در موارد و مكان‌هاى مختلف و بسيارى فرمودند و از نخستين ساعات حركت از مدينه، نقشه و برنامه را مى‌دانستند؛ البداية والنهايه: 8/ 161

نام کتاب : نا گفته هايى از حقايق عاشورا نویسنده : حسينى ميلانى، سيد على    جلد : 1  صفحه : 110
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست