responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نا گفته هايى از حقايق عاشورا نویسنده : حسينى ميلانى، سيد على    جلد : 1  صفحه : 107

الحمد للَّه الّذي خرج ولم يبلتني بدمه؛[1]

خدا را سپاس كه او از مدينه خارج شد و دستم به خون او آغشته نگشت!

مهم‌ترين وجالب‌ترين نكته‌اى كه در برخورد وليد با امام حسين عليه السلام به چشم مى‌خورد، روايتى است كه بلاذرى آن را نقل كرده است. او مى‌گويد:

پس از آن‌كه وليد، امام حسين عليه السلام را احضار كرد و به او گفت: «برو به سلامت»، به آن جناب رو كرد و گفت:

لو علمت ما يكون بعدنا لأحببتنا كما أبغضتنا؛[2]

اگر بدانى كه پس از اين از ديگران چه خواهى ديد، به همين اندازه كه اكنون از ما بدت مى‌آيد، ما را دوست خواهى داشت.

سفارش‌هاى معاويه به يزيد در كتاب‌هاى شيعى‌

وصيّت معاويه به يزيد در كتاب‌هاى شيعه نيز وجود دارد.

شيخ صدوق رحمة اللَّه عليه مى‌گويد: فردى از امام صادق عليه السلام درباره شهادت سيّدالشهداء عليه السلام پرسيد؟

حضرت فرمودند: پدرم از پدرش اين گونه نقل فرمود:

معاويه در حال احتضار بود كه يزيد را طلبيد و او را نزد خود نشاند و به او اين گونه سفارش كرد:

فرزندم! من گردن‌هاى سركش را براى تو ذليل كرده‌ام و سرزمين‌ها را براى مالكيت تو آماده نموده‌ام؛ ولى از سه نفر كه در مقابل تو هستند، مى‌ترسم و اين سه تن در مقابل تو دردسر ساز مى‌شوند كه عبارتند از: عبداللَّه بن عمر بن خطّاب،


[1] - الإرشاد: 2/ 34

[2] - أنساب الاشراف: 3/ 157

نام کتاب : نا گفته هايى از حقايق عاشورا نویسنده : حسينى ميلانى، سيد على    جلد : 1  صفحه : 107
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست