نام کتاب : مى شكنم در شكن زلف يار نویسنده : سروقامت، حسين جلد : 1 صفحه : 173
امروز برده داران، فيلمهاى مستهجن خويش را
در كانون برده دارى نوين عالم، ضبط مىكنند و چيزى نمىگذرد (فقط دوازده روز) كه
اين فيلمها در اختيار مشتريان ايرانى است!
باور مىكنيد در سال 81، يكصد و بيست هزارDC مستهجن تنها در يك استان كشور ما كشف و ضبط
شده است؟
باور مىكنيد كشفياتDC هر سال ما، اغلب متعلق به همان سال ميلادى
است؟
باور مىكنيد امروز بهاى يكDC مبتذلlanigiro تنها 350 تومان است؛ اما شما براى خريد يكDC قرآنى
بايستى 8500 تومان بپردازيد؟
مىدانيد از توليد مشروبات الكلى در ايتاليا يا فرانسه تا مصرف آن در
ايران ما فقط يك هفته فاصله است؟
باور مىكنيد مشروب صادراتى از توليد تا مصرف صد در صد بيمه است؟
جوانى كه به گوشه خلوت خود مىخزد، الكل مصرف مىكند يا به تماشاى
سكس و خشونت مىنشيند، آيا برده نيست؟
چندى پيش با يكى از همين جوانها برخورد كردم. از آن دست كسانى كه ساعت
خود را به وقت گرينويچ تنظيم مىكنند و دهانشان بوى مك دونالد مىدهد.
جوانكى بود بيست و يكى دو ساله، با شلوارى تنگ و چسبان و سيگارى بر
كنار لب، ايستاده در خيابان حجاب؛ پشت خودروى او نشانهاى نقش بسته بود كه آن را
در يكى از كشورهاى خارجى ديده بودم و مفهوم آن را مىدانستم. اما مطمئن بودم كه او
از اين مفهوم بىخبر است. سن و سال كم و معصوميت چهرهاش اين را مىگفت.
نام کتاب : مى شكنم در شكن زلف يار نویسنده : سروقامت، حسين جلد : 1 صفحه : 173