responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مى شكنم در شكن زلف يار نویسنده : سروقامت، حسين    جلد : 1  صفحه : 172

سو گام برمى‌دارد و فرياد مى‌زند: خاك بر سر مملكتى كه شاه آن براى رفتن به شمال آن مملكت بايد از روسيه اجازه بگيرد و براى رفتن به جنوب آن از انگلستان!

هه! جالب است كه بعدها احساس آقايى مى‌كنيم و بَرده‌ايم.

شما بگوييد اينكه به حكومتى ديكته كنند كه بايستى 65% نفت اسرائيل و 95% نفت رژيم نژادپرست آفريقاى جنوبى را تأمين كنى و رئيس آن حكومت چاره‌اى جز تمكين نداشته باشد، عين بردگى نيست؟

***

اسلوب و روش برده دارى متمدن امروز

اكنون كار به مراتب پيچيده‌تر است. ديگر برده‌داران نيازى نمى‌بينند كه حتى با بردگان خود سرميز مذاكره بنشينند.

آنان در حال حاضر به فكر جهانى كردن برده‌دارى خويشند. آنان مغزها و مرزها را در نور ديده‌اند و مى‌خواهند عالم و آدم را برده خود كنند!

جهان سوم كه نَشُسته، پاك است؛ نيم نگاهى به جهان اول كنيد:

لابد تعبير رساى «تخصصى شدن» را شنيده‌ايد. اينكه در كارخانه‌اى يا كارگاهى، كسى متصدى يك كار مخصوص باشد و بس!

فرض كنيد نصب آينه بغل مرسدس؛

مى‌دانيد اين يعنى چه؟ يعنى آدمى كه مى‌تواند فكر خود را از اين سو به آن سو جولان دهد، به جز اين كار نه كارى بكند و نه به چيزى بينديشد؛ هشت ساعت كار تخصصى در روز!

هنگامى هم كه از كارگاه و كارخانه جدا مى‌شود، صدها كانال تلويزيونى و ماهواره‌اى، صدها فيلم مبتذل و خشونت‌بار، صدها مسابقه ورزشى و سرگرمى و اينترنت و كامپيوتر و ... چنان او را احاطه كنند كه مجالى براى آزاد انديشى انسان قرن بيستم باقى نگذارند!

نام کتاب : مى شكنم در شكن زلف يار نویسنده : سروقامت، حسين    جلد : 1  صفحه : 172
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست